زمزم عشق

ای خدای برزگ ، تورا شکر می کنم که مرا بنده حق کردی ، وسوسه مصلحت را از دلم پاک نمودی و در گرداب ناملایمات و مشکلات به راه راست هدایتم کردی و در این امتحان سخت مرا سربلند و روسفید کردی و از سنگلاخ سردرگم محاسبات مصلحت طلبی ، نجاتم دادی و دلم را به نور عشق و ایمان روشن کردی و حیات و مماتم را با حق عجین نمودی ؛ زیرا ارزش من در این بود که در چنین شرایط سختی از حق دفاع کنم و همه وجود خود را در این راه فدا نمایم ، چون اگر می خواستم بر مبنای تجارت و مصلحت عمل کنم ، با دیگران تفاوتی نداشتم .

در بخشی از متن این کتاب میخوانیم :

بهترین آمال شهید ، شهادت است زیرا او در راه زندگی و هدفش به جایی می رسد که احساس دلتنگی می کند ، اگر چه ریشه دلتنگی ، فراق یار است و او می خواهد به ملاقات خدا برود ، اما آن چیز های تشدید کننده آرزوی شهادت ، جسارت ها و خیانت هایی است که به ارزش های دینی ، اعتقادات و مکتب او  می شود . بنابراین در چنین وقتی شهید فریاد می زند ، چون شهید طعم شهادت را قبل از مرگ ظاهری چشیده  و قبل از آن ، برای شهادت انتخاب شده لذا خود را آزاد و رها می بیند . به همین خاطر امام قدس سره فرمود :

« مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد » آری! وقتی شهید خودش را در چمنزار شهادت می بیند ، خود را آزاد و رها از هر قیدی احساس می کند .

زمزم عشق / صفحه ی  131