کتاب مخفی
کتاب مخفی
کد محصول (448883)
کتاب"کتاب مخفی" به قلم مجید پورولی کلشتری
اطلاعات بیشتر
در این داستان، ماهان یک ایرانی است که برای شفای چشم های کور فرزندش شهر به شهر در پی طبیب میگردد. به او خبر میرسد که در مدینه پیامبری از جانب خدا نازل شده و اعجاز میکند. او به قصد شفای چشمان فرزندش به مدینه میرود و در آخر فرزند او شفا پیدا میکند. ماهان که حین طول سفرش در جریان واقعه غدیر خم قرار گرافته بود، شروع به نوشتن تاریخ سفر خود و همچنین آخرین حج رسول خدا و ماجرای غدیر خم میکند. ماهان راهی ایران میشود تا ایرانیان را از واقعه غدیر آگاه سازد اما در بین راه بصورت اتفاقی متوجه توطئه کفار برای ترور پیامبر اکرم میشود. کفار که در صدد از میان برداشتن ماهان، و جلوگیری از رسیدن خبر غدیر خم به ایران، بر میآیند به تعقیب او می پردازند…
رمان “کتاب مخفی”، نوشته مجید پورولی کلشتری در 108 صفحه، با موضوع واقعه تاریخی غدیر و توطئه قتل پیامبر (ص) منتشر شده است.
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
ماهان مدهوش بر زین اسب افتاده!دستانش و پاهایش آویزان است و با حرکت اسب در هوا تکان می خورند.کمرش را به زین بسته اند تا بر زمین نیفتند.پاپوش ندارد.در کف پاهایش،خونی خشکیده خودنمایی می کند.آسمان اندک اندک رو به تاریکی می رود.از دور دیوار های خشتی کاروانسرایی خودنمایی می کند.سه مهاجم سوار بر اسب،به موازات هم پیش می روند. سلیمان می گوید:
_باید او را همان جا میان برهوت می کشتیم!
بر می گردد و به ماهان نگاه می کند.ادامه می دهد:
_حالا وسط این کاروان سرا چه قصه ای بسازیم که مشکوک نشوند!
ابوحامد کمی از آب مشک می خورد و می گوید:
-برای کشتن این آدم،من بیشتر از تو رغبت دارم!
دور دهانش را پاک می کند و ادامه می دهد:
_اما هنوز ما از راز او بی خبریم!ابتدا باید رازش را کشف کنیم و بعد از شر او خلاص شویم.شاید ما را شناخته باشد،یا نام ما را شنیده باشد!آن وقت که همدیگر را به اسم صدا می زدیم.
خالدی سری تکان می دهد و می گوید:
_و یا شاید بخواهد تمام این ها را در کتابی بنویسد! این که ما جمع شده ایم و برای کشتن محمد نقشه کشیده ایم!یادتان نیست؟!مگر دنبال کتاب نیستیم؟!سعد پیش از آن که جان بدهد گفت کتاب!
برگرفته از صفحه 41 و 42 کتاب