سبد خرید شما خالی است

پیامبر و قصه هایش (جلد اول)

کد محصول (448965)

(0)

کتاب"پیامبر و قصه هایش" جلد اول به قلم غلامرضا حیدری ابهری

زمان باقی مانده
60,000 تومان
54,000 تومان

اطلاعات بیشتر

کتاب «پیامبر و قصه هایش» به هدف استفاده از ظرفیت حکایت برای تعلیم سیره ی نبوی نگاشته شده است.این اثر،سیره ی آن بزرگوار را در قالبی جدید بیان کرده است که با دیگرآثار مشابه،تفاوت های بسیاری دارد.پیش از مطالعه ی این اثر،توجه به نکات ذیل شایسته است:

گزینش این حکایت به گونه ای است که تقریبا تصویر جامعی از رسول خدا صلی الله علیه و آله ارائه می دهد.نویسنده با ارائه ی هرگونه تصویر یک جانبه از پیشوایان دین،به ویژه رسول خدا صلی الله علیه و آله مخالف است؛از این رو حکایات عرضه شده در کتاب،از تنوع بسیاری برخوردارند.حکایات مربوط به اخلاق اجتماعی،اخلاق فردی،برخورد با طبیعت ،برخورد با حیوانات،رابطه ی انسان با خدا،رابطه با دوستان،رفتار با دشمنان و برخی موضوعات دیگر،همه در کنار هم چیده شده اند تا خوانندگان،به تصویر درستی از پیامبر صلی الله علیه و آله،دست یابند.

حکایت این مجموعه،از جامع ترین مجموعه ی حکایات نبوی یعنی کتاب«حکایت نامه موضوعی پیامبر اعظم» و با دقت بسیاری گزینش شده است.

در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:

یکی از یاران پیامببر صلی الله علیه و آله همسایه ی بدی داشت.همسایه اش او را خیلی اذیت می کرد و آسایش و آرامش را از او و خانواده اش گرفته بود.یار پیامبر صلی الله علیه و آله یکی دوبار از آن همسایه ی مردم آزار خواسته بود که دست از آزار و اذیت خود بردارد؛اما فایده ای نداشت.سرانجام تصمیم گرفت نزد پیامبر صلی الله علیه و آله برود و از آن حضرت کمک بگیرد.خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و ماجرای آن همسایه را برای حضرت تعریف کرد.پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود:«صبر داشته باش.»او آن روز به خانه برگشت و تصمیم گرفت نصیحت پیامبر صلی الله علیه و آله را گوش کند و مدتی صبر کرد.امیدوار بود که همسایه ی مردم آزارش ،از کارهای بد خود دست بردارد؛اما این طور نشد و آزار و اذیت او همچنان ادامه یافت.یار پیامبر صلی الله علیه و آله بار دیگر خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و از همسایه ی خود گله کرد.پیامبر صلی الله علیه و آله بازهم از او خواست تا صبوری کند.او این بار نیز به خانه بازگشت.فکر کرد اگر کمی صبر کند،همسایه ی مردم آزار به آزار خود پایان می دهد؛اما این چنین نشد.یار پیامبر صلی الله علیه و آله برای سومین بار خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید.به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد:من هرچه صبر می کنم فایده ای ندارد.همسایه من از کارهای زشت و آزاردهنده اش دست بر نمی  دارد.پیامبر صلی الله علیه و آله این بار فرمود:«وقتی مردم می خواهند به نماز جمعه بروند،تو اسباب و اثاث خانه ات را سر راه بگذار تا هرکس به نماز جمعه می رود ببیند.اگر از تو پرسیدند:چرا وسایل خانه ات را اینجا گذاشته ای؟بگو به خاطر آزار و اذیت همسایه ام،مجبور شده ام از خانه ام بیرون بیایم.»یار پیامبر صلی الله علیه و آله نیز همین کار را کرد.او صبح روز جمعه،اسباب و وسایل خانه اش را سر راه نمازگزاران جمعه قرار داد.هرکسی می پرسید:چرا چنین کرده ای؟جواب می داد:همسایه ام اذیتم می کند و دیگر نمی توانم در خانه ی خودم زندگی کنم.وقتی آن همسایه ی مردم آزار،از این ماجرا باخبر شد،از کارهای بد خودش خجالت کشید.نزد آن یار پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و گفت:وسایل زندگی ات را به خانه ات برگردان.به خدا سوگند!دیگر کارهای گذشته ام را تکرار نمی کنم.قول می دهم که دیگر آزارت ندهم.یار پیامبر صلی الله علیه و آله که پشیمانی همسایه اش را دید،اسباب و اثاثیه اش را به خانه برگرداند.

برگرفته از صفحه 86 کتاب

مشخصات

مشخصات محصول
نویسنده
غلامرضا حیدری ابهری
انتشارات
جمال
موضوع
داستان های کوتاه_پیامبر صلی الله علیه و آله
شابک
978-964-202-083-6
تعداد صفحات
99 صفحه
سایز
رقعی
نوع جلد
شومیز (معمولی)

دیدگاه ها (0)