اطلاعات بیشتر
«در حدیث دیگران» مجموعه‌ای است که در آن به روایت برش‌هایی از خاطرات و همراهی شخصیت‌های شاخص انقلاب در مقاطع مختلف با آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) پرداخت شده است.
کتاب «متولد چهل و دو» که شامل بخش‌هایی از خاطرات مرحوم حاج علی آقای شمقدری می‌باشد، اولین دفتر از مجموعه‌ی «در حدیث دیگران» است که به روایت بخش‌هایی ناب و شنیدنی از سالهای فراوانی همنشینی و مصاحبت ایشان با رهبر معظم انقلاب پرداخته است.
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
سخنرانی آقای خامنه ای به وقت نماز عصر کشیده شد و ضیاءالحق بلند شد در یک گوشه های نماز عصر را خواند. شب رفتم بازار اسلام‌آباد و گشتی زدم تا برای خانواده پارچه ای سوغاتی بگیرم؛ پارچه های خوبی داشت. دنبال عطر تی رز هم برای خودم بودم. مردمان خونگرم ای دارد پاکستان .صحنه ای دیدم عجیب؛ جلوی یک نانوایی حدود 20 نفر زن و مرد نشسته بودند و نانوایی هم باز بود و تنور هم روشن و نان پخت نمیکرد .سوال کردم این چرا نان پخت نمیکند ؟گفتند: اینها فقیرند پول نان ندارند؛ باید کسی بیاید خیرات کند، به نانوا پول بدهد تا برای اینها نان بپزد. ده روپیه به نانوا دادم، نانوا بیست نان پخت و بین آنها تقسیم کرد. هنوز همان جا بودم که کسی آمد پول به نانوا داد و او دوباره شروع کرد به پخت نان .غذای شان خیلی تند فلفلی بود. تازه رعایت ما را کرده بودند و من هم از غذای تند بدم نمی آید ولی باز هم خیلی تند بود .بعدا از آقای خامنه‌ای شنیدم که قرار بوده بعد از سفر ایشان، ریگان به پاکستان سفر کند ولی با توجه به استقبال باشکوهی که از رئیس جمهورمان شد ریگان دیگر جرات نکرد برود پاکستان؛ چرا که از او آن استقبال مردمی باشکوه صورت نمی گرفت. از پاکستان به تانزانیا، زنگبار و موزامبیک و آنگولا رفتیم. از پاکستان تا تانزانیا 12 ساعت داخل هواپیما بودیم. تانزانیا مثل شمال ایران بود؛ سرسبز و پر باران ؛اما مردمی فقیر و پابرهنه داشت.
برگرفته از صفحه 196 و 197