پدر معنوی حزب الله

تأثیر آیت الله بهجت روی حزب الله  
جناب سید، تاثیر شخصیت ایت الله بهجت روی حزب الله و همینطور روی  زندگی شخص خودتان را چطور می بینید؟  
- من و بعضی از برادرها در اینجا در لبنان، جداً تشنه آشنا شدن و فهمیدن  و یاد گرفتن و راه پرسیدن و راهنمایی گرفتن در زمینه امور معنوی و سیر و  سلوک بودیم. طبعا کتاب می خواندیم ولی وجود شخصی که در محضرش زانو  بزنی و راهنمایی ات کند و بدانی که انسان کامل و واصلی است و همه این  مراحل را گذرانده، یعنی هم علم دارد و هم تجربه این چیزی است فراتر از کتاب  خواندن چنین شخصی صرفا از موضع فکری یعنی برهان، صحبت نمی کند  بلکه هم از موضع برهان صحبت می کند هم از موضع وجدان [ و «یافتن» درونی]  یعنی کسی است که در این مسیر حرکت کرده و به مقصد رسیده است.  
روی همین دید ،هر کلمه ای که از ایشان می شنیدیم روی ما اثر عمیقی  داشت یعنی آن خلای که داشتیم را پر میکرد فارغ از اینکه حجم این خلأ  چقدر بود. به حرف هایشان گوش می دادیم و سعی می کردیم تا جایی که می توانیم  به آنها عمل کنیم. این دیدارها و راهنمایی ها برای ما به مثابه توشه روحی او  معنوی بود یعنی برای مدت طولانی احساس آرامش روحی، اطمینان قلبی و  اعتماد به خدا و یقین داشتیم.  
این حتی روی کار ما در حزب الله هم تأثیر داشت، معروف است که با وجود  تمامی شرایط سخت، یکی از ویژگیهای حزب الله توکل بر خداوند سبحان و اطمینان به وعده الهی و یقین به یاری خدا و بناه بردن به خدا و استغاثه و توسل  است و همه اینها، چیزهایی بود که از حضرت آیت الله بهجت می شنیدیم. آن  هم با همان عبارات ساده ای که به همه می گفت، در همان مقدار که متوجه  می شدیم و سعی می کردیم ترجمه اش کنیم. می توانم بگویم که ایشان منبع روحی  اساسی و حقیقی ما در تمامی دوران گذشته محسوب می شد.  
آیت الله بهجت تأثیری روی حزب الله لبنان و مشخصا مقاومت [ یعنی بخش  مسلحانه حزب الله داشت؟ و اگر داشت میزان این تأثیر چقدر بود؟ اگر ممکن  است مقداری درباره آن برایمان شرح دهید.  
_مسئولین اصلی حزب الله، همگی شان، هر وقت فرصتی برایشان فراهم  می شد، خدمت ایشان می رفتند. طبیعتا فرصت و امکان این وجود نداشت که جوان های حزب الله و جمعیت های بزرگ و متعدد را خدمت ایشان فرستاد، این  که ممکن نبود، نه وقت ایشان اجازه می داد نه شرایطشان و ما هم نمی خواستیم  خیلی مزاحم ایشان شویم ولی هر وقت می رفتیم ایران و با ایشان دیدار  می کردیم و بر می گشتیم راهنماییها و توصیه ها و جهت دهی هایی که ایشان  مطرح کرده بودند را به کادر حزب الله یعنی تمامی نیروها منتقل می کردیم. البته  کادر حزب الله هم شدیدا به این مسئله علاقه مند بودند و توجه نشان می دادند.  گاهی هم راهنمایی های آیت الله بهجت از طریق بعضی از برادران طلبه  لبنانی مان یا برادران ایرانی که به دیدار آیت الله بهجت می رفتند و بعد به لبنان  می آمدند و افرادی بودند که به نقل قول هایشان اعتماد داشتیم، منتقل می شد.  برادران نکات و راهنماییهای ایشان را می نوشتند و اصرار او اراده و عزم جدی  هم داشتند که به آن عمل کنند و به آن عمل هم می کردند.  
بله ایشان در حقیقت یک پدر معنوی بود و ما هم به ایشان به عنوان یک  پدر معنوی نگاه میکردیم و این مسئله بعد از رحلت امام تا بیشتر هم  تقویت شد، چون وقتی می دیدم که رهبر ما و ولی امر ما یعنی حضرت آیت الله  العظمی خامنه ای له هر وقت به قم مشرف میشود به شدت ملتزم است که  حتما با حضرت آیت الله بهجت دیدار داشته باشد و از ایشان استفاده روحی و معنوی کند به خودمان می گفتیم وقتی رهبرمان خدمت حضرت  آیت الله بهجت می رود و از ایشان سؤال می پرسد و از او استفاده می کند و از  راهنمایی های ایشان سود می برد پس وضعیت ما به عنوان سربازان و پیروان  این رهبر روشن خواهد بود به همین جهت به نوعی می توان گفت که مسئله  پدری معنوی و روحی و این ارتباط معنوی بعد از رحلت حضرت امام  خمینی قوی تر هم شد.

برگرفته از صفحات 23 الی 26 کتاب