دختران به عفاف روی می آورند
کد محصول (459182)
کتاب "فمینیسم در ترازوی نقد، جلد ششم: دختران به عفاف روی می آورند"
اثر وندی شلیت و نانسی لی دموس
اطلاعات بیشتر
مروری است بر وضعیت «زنان» و «دختران» در «آمریکا» و اوضاع حجاب در این کشور است. در این نوشتار به تأثیر تفکرات فمینیستی بر ارزشهای اخلاقی زنان پرداخته شده و وضعیت حیا و عفاف در جامعه آمریکا به چالش کشیده شده است. نگارنده به وجود زنان بیبندوبار و روابط جنسی آزاد در آمریکا اشاره نموده و این مسأله را عامل مهم ازدواج و فروپاشی خانواده در آمریکا عنوان کرده است. وی همچنین به روشهای غلط سرکوبگری عاطفی دختران و ایجاد محدودیت برای آنان توسط والدین اشاره نموده و لزوم داشتن الگوی مناسب، گرایش به مدگرایی و وضعیت دوستیابی دختران و پسران را از مشکلات مهم جامعه زنان آمریکا عنوان کرده است. تحلیلی از موج چهارم فمینیسم، پرخاشگری زنان و گسترش طلاق و بیان آموزههای جنسی در آموزههای اسلامی از دیگر مباحث مندرج در این کتاب است.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
فصل سوم
نیمه شب است میدانید الگوهایتان کجا هستند؟
نوجوانان به عنوان افراد بالغ جامعه باید یاد بگیرند که رضایت و سعادتمندی را از راه برنامه ریزی طولانی مدت به دست آورند و در پی ارضای سریع امیالشان نباشند.... شاهزادگان مهربان و شاهزاده خانمهای زیبا در عالم واقعی انسانهای از پیش آماده شده نیستند که بتوان آنها را سفارش داد. آنها مثل شما کم کم رشد میکنند شما نمی توانید فرد دیگری را به اجبار با مدل رویایی خود تطبیق دهید. او به طور طبیعی سر راه شما قرار می گیرد اما این فقط مستلزم صبر و انتظار شما است.
برای به دست آوردن فرد مناسب دست به اقدام عجولانه نزنید و به دنبال یک وصله ناجور نباشید. اگر شتاب کنید حس میکنید فرد نامناسبی را پیدا کرده اید و به جای آرامشی که طالب آن بودید، کار به داد و قال می کشد یا اینکه یکی از دو طرف نسبت به دیگری احساس مالکیت می کند یا حسادت می ورزد یا دائم غر میزند و یا تبدیل به انسانی بی خاصیت میشود. عشق حقیقی را نمی توانید با شتابزدگی به دست آورید. این عشق هنگامی محقق میشود که همه چیز به درستی سر جای خود قرار گیرد. شاید در ظاهر و با فشار بتوانید از یک ظاهر جذاب به یک رابطه عاشقانه برسید. اما سرانجام دستتان خالی میماند و باید همه چیز را دوباره از سر بگیرید.
پای صحبت یک دختر نوجوان آمریکایی
تیار مور، پانزده ساله در جمع 180 نوجوان همسن و سال خود که از شهرهای دیگر به لس آنجلس آمده اند صحبت می کند. معمولاً از او درباره چگونگی مبارزه با فشار اجتماعی ای که از طرف همسن و سالان بر او وارد می شد، می پرسند. او میگوید باید در موضع فعال و تهاجمی قرار گیرید. انه انفعالی و تدافعی) او به نوجوانان سفارش میکند به جای عذرخواهی برای رفتار عفیفانه خود دست پیش را بگیرند و همسن و سالان خود را تحت فشار قرار دهند و به آنها القا کنند که خویشتن داری کار خوبی است. او در ادامه می افزاید به این دلیل که با افتخار اعلام می کنم پاکدامنی خود را حفظ کرده ام پشت سر من حرف میزنند و از اینکه با پسرها رابطه ندارم انتقاد می کنند. ما می توانیم طرز فکر دیگران را تغییر دهیم. پس بیایید با هم به همسن و سالان خود فشار آوریم تا به ارزشها پایبند بمانند. ما اینجا نیامده ایم که همان حرفهای همیشگی را تکرار کنیم و یک نمایش را درست در وسط سالن تماشا کنیم ما دور هم جمع شده ایم تا مسائل جدیدی را یاد بگیریم و همه ظرفیتها و استعدادهای خود را کشف کنیم . به پشت سر خود نگاهی انداختم و دیدم همه حاضران - پسر یا دختر سیاه یا سفید - سر جای خود میخکوب شده اند و با دقت، همه سخنان تیلر را دنبال می کنند. پسرانی که قبلاً با بی رغبتی روی صندلی ها نشسته بودند اکنون صاف نشسته اند و با علاقه به صحبتها گوش میدهند. چند دختر هم به دقت یادداشت بر میدارند به گونه ای که انگار زندگی شان به این حرفها وابسته است، البته ممکن است همین گونه هم باشد.
تیلر توضیح می دهد که چگونه پسرها جدیت او را محک می زنند. چند روز پیش یک پسر به او گفته بود «تیلر تو خیلی منطقی حرف میزنی دوستت دارم. او با خنده میگوید پسرها همیشه با چنین جمله ای سر صحبت را باز میکنند و می پرسد: «آیا پسرها از روی یک جزوه آموزشی این حرفها را یاد گرفته اند؟
حاضران یواشکی می خندند اما بخش جالب بحث تازه آغاز می شود. او تعریف میکند که یک بار یک پسر نزد او آمد و گفت. دختر، چرا همیشه رهبری و مدیریت یک چیزی را به عهده داری؟ راحت باش مثل من هیچ کاری نکن و او پاسخ داد: اتفاقاً دلیل اینکه نمی توانم با تو باشم همین است که عمر خود را به بطالت میگذرانی.
او می گوید اصلاً فریب پسرانی که میگویند خوش تیپ هستی را نمی خورد چون مادرش نیز همین حرف را به او می زند. او توضیح می دهد....
برگرفته از صفحه 61/ 62 / 63 کتاب