سبد خرید شما خالی است

فرزند ابوتراب

کد محصول (490503)

(3)

کتاب " فرزند ابوتراب" برگ هایی از زندگی مرحوم سید علی اکبر ابوترابی

زمان باقی مانده
30,000 تومان
27,000 تومان

اطلاعات بیشتر

یک بار که همراه حاج آقا ابوترابی از کرمانشاه به تهران می آمدیم، من خسته شده بودم و حاج آقا رانندگی می کرد. جاده به دلیل بارش برف خیلی لغزنده بود. در مسیر یک لحظه ماشین لیز خورد و با کامیونی که نزدیک ما بود تصادف کردیم. در اثر تصادف صورتم زخمی شد. حاج آقا از دیدن این صحنه خیلی ناراحت شد. گفتم: «نگران نباشید، چیزی نشده. شما سالم هستید؟ فرمود: «بله، چیزی نشد. من نگران شما هستم.»
خودرو را بکسل کردیم و به تهران آوردیم. در مسیر تهران به پاسگاهی رسیدیم و برای اقامه ی نماز اول وقت توقف کردیم. دیدم حاج آقا چانه اش را در دست گرفته است. پرسیدم : «چه شده است؟»
گفت: «چیزی نیست.» عبایش را که نگاه کردم دیدم خونی است. خون لباسش را شست و بعد از اقامه ی نماز حرکت کردیم. به تهران که رسیدیم به بیمارستان رفتیم و از دنده هایش عکس برداری کردیم. معلوم شد دو تا از دنده های ایشان شکسته است. آن ها را بستند و به حاج آقا دو روز استراحت دادند.
حاج آقا با اینکه در این ماجرا از ناحیه دنده و پهلو به شدت مجروح شده بود، به خاطر اینکه من نگران حالش نشوم، از آسیبی که دیده بود هبچ سخنی نگفت.
برگرفته از صفحه 59 کتاب

مشخصات

مشخصات محصول
شابک
978-622-285-118-7
شناسه ملی
8710752
تعداد صفحات
100 صفحه
موضوع
روحانیت-خاطرات-ایران
انتشارات
شهید کاظمی
سایز
رقعی
نوع صحافی
صحافی با چسب گرم

دیدگاه ها (0)