چگونه به فرزندان خود آموزش ندهیم!
کد محصول (447543)
کتاب چگونه به فرزندان خود آموزش ندهیم! به قلم سیدمسعود راد
اطلاعات بیشتر
مجموعه « گنج های پنهان »(کتاب چگونه به فرزندان خود آموزش ندهیم!) به راه های دستیابی به سعادت و خوشبختی واقعی فرزندانمان می پردازد که یکی از آنها تحصیل و کسب دانش است. این کتاب قصد دارد به اهداف متعالی آموزش و تربیت علمی و فرهنگی فرزندانمان در تمام سنین بپردازد.
« گنج های پنهان » توجه ما را به این نکته جلب می کند که چه کنیم تا فرزندان ما خود بیاموزند؟ چه کنیم تا فرزندان ما, خود موتور حرکت و رشد علمی خود باشند؟ یعنی برای تلاش خود, متکی به گرفتن پاداش یا تشویق های ما و جامعه نباشند و کسب علم و معرفت را به تنهایی نوعی پاداش بدانند. اگر بخواهیم فرزندانمان اینگونه تربیت شوند و به افرادی عالم و فرهیخته تبدیل شوند, ابتدا این ما هستیم که باید دائم تلاشگر باشیم و تا پایان عمراز کسب علم و دانش دست برنداریم.
کتاب حاضر در بیست فصل تنظیم شده است
برخی از عناوین عبارتند از:
شناخت اهداف والای تربیت
تقویت اعتماد به نفس
تقویت مسئولیت پذیری
شناخت موانع رسیدن به خود شکوفایی
ورود به غار تنهایی فرزند
مبارزه با خودبینی
امیدواری و توکل به خدا
پذیرش خود, عشق ورزی به مردم جهان و هستی
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
زمانی که فرزندان ما کوچک اند, نسبت به رفتارهای اشتباه آنها صبرمان بیشتر است و در کنار خنده هایش ,اشک هایش را هم تاب می آوریم,در کنار عطر و بویش, کثیفی و بوی تعفن کهنه یا پوشک را تحمل می کنیم و در کنار سلامت و شادابی اش, بر بیماری و ناخوشی او صبر می نماییم و ...اما وقتی بزرگتر می شود, به جای این که صبرمان بیشتر شود برعکس اندک می شود و دیگر آنها را بر نمی تابیم. وقتی مرتکب اشتباه می شوند با تندی به آنها می تازیم و سرزنش و توبیخشان می کنیم, در حالیکه وقتی کوچک بودند و روی لباسمان خرابکاری می کردند, در عین ناراحتی می خندیدیم و بعد از تمیزکردنش, لپش را محکم بوسیده و نوازشش می کردیم.
چرا با بزرگ شدن آنها صبر ما کمتر می شود؟ علت آن است که وقتی کوچک اند, تقریبا همه اشتباهات آنها را غیرعمدی و سهوی می دانیم و مقصر قلمدادشان نمی کنیم; ولی از سنی که زبان باز می کنند, کم کم اشتباهاتشان را عمدی و اختیاری می دانیم و زمانی که به نوجوانی می رسند, ما رفتارهایشان را برنامه ریزی شده و عمدی تلقی می کنیم و بر آنها برچسب توطئه گر و حیله گر می زنیم .
خطای ما در این است که رشد عقل را در فرزندانمان دلیل بر این می دانیم که آنها نباید مرتکب خطایی شوند و مانند فرشته ها پاک و بی عیب باشند.یک نوجوان باید حرف بزند و کاری کند تا سخن گفتن و درست کار کردن را بیاموزد که بدیهی است در این حالت مانند راننده ای مبتدی اشتباه خواهد کرد. ممکن است او حرف هایی بزند که ما آن را خلاف ادب و اخلاق بدانیم یا برای مثال هنگام شست و شوی ظروف, بهترین کریستال یا سرویس چینی مان را بشکند. در این صورت نباید با فریاد و سرزنش طوری به او سرکوفت بزنیم که از حرف زدن و از انجام هر کاری بترسد و دچار شرم اجتماعی شود, بلکه باید به گونه ای رفتار کنیم که فرزندان ما از اشتباهات خود درس گرفته و به حرف زدن درست, علاقه مند شود.
( کتاب چگونه به فرزندان خود آموزش ندهیم!/صفحه 49 و 50 )