قبله مایل به تو
کد محصول (448291)
کتاب « قبله مایل به تو » به قلم سید حمید رضا برقعی
اطلاعات بیشتر
ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
مثل تیری که رها می شود از دست کمان
خسته از ماندن و آماده ی رفتن شده بود
بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود
مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود
«مست می آمد و رخساره برافروخته بود»
روح او از همه دل کنده،به او دل بسته
بر تنش دست یدالله حمایل بسته
بی خود از خود،به خدا با دل و جان می آمد
«زیر شمشیر غمش رقص کنان می آمد»
آمد آمد به تماشا بکشد دیدن را
معنی جمله ی در پوست نگجنگیدن را
بی امان دور خدا مرد جوان می چرخید
زیر پایش همه ی کون و مکان می چرخید
بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد
رفت از میسره از میمنه بیرون آمد
آن طرف محو تماشای علی،حضرت ماه
گفت:لا حول و لا قوة الا با الله
مست از کام پدر،زاده ی لیلا،مجنون
به تماشای جنونش همه دنیا مجنون
مست از کام پدر،زاده لیلا،سرمست
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»
آه در مثنوی ام آینه حیرت زده است
بیت در بیت خدا واژه به وجد آمده است...
کتاب قبله مایل به تو/صفحه 64