حاج تقی
حاج تقی
کد محصول (532537)
کتاب "حاج تقی" خرده روایت هایی از زندگی تقی علایی از شاهدان عینی قیام 15 خرداد 42
به قلم سید مجتبی طباطبایی
اطلاعات بیشتر
کتاب "حاج تقی" خرده روایت هایی از زندگی تقی علایی از شاهدان عینی قیام 15 خرداد 42
در بخشی از کتاب می خوانیم:
مدرسه فیضیه
روز دوم - سوم عید خبر آوردند که قم شلوغ شده. مأموران به محل سخنرانی مدرسه فیضیه هجوم برده و با طلاب درگیر شده بودند. تعدادی از آنها را از پشت بام به پایین پرت کرده بودند و بسیاری را کتک زدند با محمد علی تاجیک و محمود هادیان راهی قم شدیم از اتوبوس که پیاده شدیم مستقیم به سمت فیضیه راه افتادیم مقابل در ورودی ،مدرسه یک پاسبان کشیک میداد.
خودم را عادی جلوه دادم و از مقابل در عبور کردم داخل را نگاه کردم تا شاید خبری دستگیرم شود چند مرتبه مسیر را بالا و پایین کردم می خواستم یک بار دیگر از مقابل در عبور کنم که یک نفر روی شانه ام زد و گفت: «آنجا با شما کار دارند اشاره کرد به ماشین ارتشی که زیر درخت پارک شده بود.
چند نفری با لباس شخصی و لباس فرم کنار ماشین ایستاده بودند. تمام مدت رفت و آمدها را بررسی می کردند. یک نفر که به نظر می رسید مقام بالاتری داشت شروع به پرسش کر: «چه کاره ای که مدام جلوی مدرسه بالا و پایین میکنی؟»
«زائرم. گفتند داخل مدرسه شلوغ شده، آمدم ببینم چه خبر است.»
«کی وارد قم شدی»
«تازه آمدم.»
بلیتم را از جیبم درآوردم و نشانش دادم. دل توی دلم نبود بلیت را بررسی کرد و برگرداند. دو ساعت اجازه داد تا زیارت کنم و برگردم تأکید کرد که اگر بعد از دو ساعت مرا ببیند دستگیرم می کند. به ناچار سریع زیارت کردیم و برگشتیم.
برگرفته از صفحات 17 الی 18 کتاب