پاداش رنج های زندگی
کد محصول (446785)
از امام صادق پرسیدند: شکایت بیمار از بیماری اش تا چه حد روا است؟
فرمود: این که کسی صادقانه بگوید: امروز تب داشتم و شب گذشته خوابم نبرد، شکایت و اظهار ناخرسندی نیست؛ بلکه، شکایت آن است که بگوید: به بلایی دچار امده ام که احدی به ان دچار نشده است؛ بگوید: درد و مرضی به من رسیده که به هیچ کس نرسیده است؛ ولی خبر دادن از بی خوابی شب و تب روز و مانند این شکوه گری نیست.
در بیانی دیگر فرمود: انگاه که دو فرشته مامور بربنده ی بیمار، هرشامگاه به اسمان می روند، پروردگار تبارک و تعالی می گوید:برای بنده ی من در بیماری اش چه نوشتید؟
گویند: ناله و شکوه در بیماری.
حق تعالی گوید: بنده ام را انصاف نداده ام، اگر او را در بندی از بند هایم باز دارم و از شکایت منعش کنم؛ برای بنده ام، انچه را در حال سلامتی او می نوشتید، بنویسید و گناهی بر او ثبت نکنید تا از حبسم ازادش کنم؛ زیرا، زیرا او اینک در بندی از بندهای من است.
اطلاعات بیشتر
نویسندن در مقدمه ی کتاب آورده است:
مقدمه
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ستایش خدایی را که بقا و دوام را ویژه ی خود کرد و ذات شریف خود را از فساد و زوال منزّه داشت و بر همگان حکم مرگ را جاری ساخت و شاه، گدا، خاصّ و عام را در خاک برابر نهاد و در کلام مُنزَل بر پیامبرِ مُرسَل خود که بهترین کلام است فرمود:
«هرکه روی زمین است، دست خوش مرگ و فنا است و زنده ابدی ذات شکوهمند خدای کریم است».
بندگان خود را با ابتلا به بیماریها و فقدان نزدیکان و کسان گرفتار ساخت و با مصیبت ها و محنت ها در بوته آزمایش نهاد تا صابران را پاداش دهد و شاکران را ثواب بخشد. او که سخنش حق است و راستگوترین گویندگان است، فرمود: «البته شما را به سختی هایی چون ترس و گرسنگی و نقصان مالها، جان ها و ثمرات بیازماییم؛ به صابران، بشارت باد! آنان که چون به حادثة سخت و ناگواری دچار شوند، صبوری پیش گرفته و گویند: ما از آنِ خداییم؛ به فرمان او آمده ایم و به سوی او بازمی گردیم، درود و الطاف الاهی و رحمت خاص خداوند شامل آنان است؛ به حقیقت هدایت یافتگانند».
گواهی می دهیم، معبودی جز آن خداوندگار حکیم نیست که زبان عصیانگران را با دست اجل برید و با سپاه مرگ، نخوتِ جبّاران را درهم شکست؛ او که عزّت و بقا را ویژه خود کرد و بندگانش را با مرگ و فنا مقهور ساخت و خود گواهی داد که هیچ معبود آمرزنده و مهربانی جز او نیست. کسی که به هر موجودی عدمی هستی بخشید و با فرمانی برگشت ناپذیر فوجِ فنا را به سوی آنان گسیل داشت و همه را در تنگنای شکاف گورها جای داد، و در رستاخیزی شگفت، استخوان های پوسیدة مفقودانِ هلاک گشته را به جنبش آورَد و در محشر کُبری همگان را به سوی خود فراخوانَد؛ روز حقی که به حقانیتش گواهی داده اند تا هرکس جزای کردار خود را بیابد. و او که داناترین است، مؤمن را از منکر به خوبی بازآورد.
بر محمّد(ص)، خاتم پیامبران، رسولان و ناسخِ شرایعِ جمله پیشینیان درود می فرستیم؛ کسی که پیامبری پس از او نیست و به دینی پرقدرت دعوت می کند؛ به راه راست رهنمون می شود؛ کسی که خلق عظیم دارد؛ درود بر خاندان او که محل نزول وحی، قرآن، معدنِ علم فضیلت و تأویل کتابند.
همانان که نام هایشان بر عرشِ جلیل مکتوبند و جبرئیل به خدمتشان مفتخر. درود خدا بر ایشان باد تا آن گاه که فرشته ای تسبیح خدا می گوید و فلک به فرمانش می گردد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
از امام صادق پرسیدند: شکایت بیمار از بیماری اش تا چه حد روا است؟
فرمود: این که کسی صادقانه بگوید: امروز تب داشتم و شب گذشته خوابم نبرد، شکایت و اظهار ناخرسندی نیست؛ بلکه، شکایت آن است که بگوید: به بلایی دچار امده ام که احدی به ان دچار نشده است؛ بگوید: درد و مرضی به من رسیده که به هیچ کس نرسیده است؛ ولی خبر دادن از بی خوابی شب و تب روز و مانند این شکوه گری نیست.
در بیانی دیگر فرمود: انگاه که دو فرشته مامور بربنده ی بیمار، هرشامگاه به اسمان می روند، پروردگار تبارک و تعالی می گوید:برای بنده ی من در بیماری اش چه نوشتید؟
گویند: ناله و شکوه در بیماری.
حق تعالی گوید: بنده ام را انصاف نداده ام، اگر او را در بندی از بند هایم باز دارم و از شکایت منعش کنم؛ برای بنده ام، انچه را در حال سلامتی او می نوشتید، بنویسید و گناهی بر او ثبت نکنید تا از حبسم ازادش کنم؛ زیرا، زیرا او اینک در بندی از بندهای من است.