تا محمد
کد محصول (448796)
کتاب " تا محمد" داستانه هایی درباره ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اثر علی آمین
اطلاعات بیشتر
این کتاب شامل چهارداستان از حضرت محمد صلی الله علیه و اله می باشد. داستان هایی با عنوان تا محمد،برنده معلوم است ،عناصر عذاب و کتابچه ی فجران
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
هوا ابری بود و بادی نسبتاً شدید می وزید. کشتی بی تاب و مصمم مسیرش را روی آبهای امواج دریای سرخ طی می کرد و به سمت محل برگزاری مسابقات می رفت. از خوابیدن خسته شده بودم. روی عرشه آمدم و بدنم را کش و قوسی دادم. باد خنکی به صورتم خورد و ته مانده خوابم را با خود برد. مغرب تا مشرقی را در کشتی بودیم و داشتیم به سمت جزیره قبس می رفتیم. تیراندازی را از بچگی یاد گرفته بودم؛ از همان زمانی که با پدرم گله شتر ها را در صحرا میچراندیم. آن زمان ها با شاخه خوشههای خرما کمانی ساخته بودم با ذوق و شوق هر سنگ و چوبی را شانه می رفتم. ولی سالها از آن ایام گذشته بود و دیگر برای خودم مردی شده بودم. کمانم چاچی بود و سفارش داده بودم تا از تاشکند بیاورند. تیر هایش را صارم تیر ساز از درخت گردو ساخته بود من و 4 نفر دیگر از حجاز عازم مسابقه تیراندازی بودیم. دو تایمان برده بودند. «سحاب» برده خلیفه دوم -عمر- بود و «فضل »برده علی بن ابیطالب. اتاق هایمان در کشتی مرتب و تمیز بود و غذاهای لذیذی برای ما تدارک دیده بودند یک سیبل با ده دایره در انتهای عرشه نصب شده بود تا بتوانیم در طول سفر تمرین کنیم. مرغان دریایی مثل زنبور های دور کندو اطراف کشتی پرواز می کردند.به فردا فکر میکردم؛ به مسابقه ای که تیراندازانی از تمام کشورها در آن شرکت میکردند و هرکس آرزوی اول شدن داشت. نگاهم به سحاب افتاد. زه کمانش را کشیده بود و یک مرغ دریایی را نشانه رفته بود. چشمانش را تنگ تر کرد هنوز تیر را رها نکرده بود که صدایی، او را از رها کردن تیر منصرف کرد...
برگرفته از صفحه 21 و 22 کتاب