اسرار حسن عاقبت و سوء عاقبت 2 جلدی
کد محصول (493039)
مجموعه 2 جلدی کتاب "اسرار حسن عاقبت و سوء عاقبت" بررسی علل و عوامل حسن و سوء عاقبت به همراه داستانهایی از آغاز آفرینش تا کنون
به قلم میرزا حسن ابوترابی
اطلاعات بیشتر
بررسی علل و عواملی که در «عاقبتبخیری» یا گمراهی انسان در پایان زندگی دنیوی موثر میباشند، است. ابتدای این جلد، به ادامه تشریح فرجام نیک یا بد نمونههایی واقعی از افرادی در دوران امام عسکری(ع) و غیبت کبری، اختصاص یافته است. در ادامه تاثیر معنوی امام حسین(ع) بر زائران و عزاداران و نمونههایی از تاثیر عالمان وارسته بر هدایت دیگران مورد اشاره قرار گرفته و سپس حسن عاقبت برخی از عالمان دینی غیر مسلمان یا غیر شیعه و نمونههایی از نقش برخی از صفات برجسته در حسن عاقبت بیان شده و به دنبال آن، سرگذشت نیکفرجامان و بدفرجامانی در تاریخ معاصر و خصوصا انقلاب اسلامی ایران، بررسی شده است. بخش سوم از این مجموعه دو جلدی، به اعمال و دعاهایی اختصاص یافته که موجب حسن عاقبتند و در بخش چهارم نیز، خاستگاه و عوامل موثر در حسن عاقبت و سوء عاقبت مانند فضایل و رذایل اخلاقی، تردید در باورهای دینی و ارتکاب گناه و نقش دوستان و همنشینان خوب و بد. ارزیابی شده است.
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
فصل پنجم
برخی از بد عاقبتان دوران پیامبر اسلام
در میان صحابی و همراهان پیامبر نیز بد عاقبتان زیادی وجود دارند بعضی از این افراد داستان شگفت آوری دارند بسیاری از آنها تا پایان عمر پیامبر اسلام و حتی تا دورانی پس از آن در زمره وفاداران به آن حضرت بشمار می آمدند اما در امتحان بزرگ و سخت ولایت امیر مؤمنان علی ناکام ماندند و از زمره ولایت مداران خارج شدند. بعضی از این گروه حتی آغاز دوران خفقان و سخت پس از رحلت پیامبر را با موفقیت پشت سر گذاشتند ولی، سرانجام آثار و پیامدهای سوء غصب خلافت بر آنها نیز تأثیر گذاشت و به تدریج به جمع دشمنان ولایت پیوستند از میان این گروه داستان طلحه و زبیر بویژه زبیر) چنان شگفت آور و سنگین بود که نام این دو به عنوان مثل و نمونه ای بارز برای امکان سوء عاقبت در میان شیعیان نهادینه شده است. در این فصل علاوه بر پرداختن به داستان این دو و علل انحراف آنها جریان انحراف بعضی از دیگر یاران پیامبر را بازگو و بررسی خواهیم کرد.
زبیر بن عوام
یکی از شگفت ترین، غم بارترین و عبرت انگیزترین قصه های سوء عاقبت در تاریخ اسلام، قصه «زبیر بن عوام» است. زبیر بن عوام بن خویلد بن اسد بن عبد الغرى بن قصي بن كلاب بن مرة بن كعب بن لؤى القرشي الاسدي، كنيه اش ابو عبد الله بود. اما مادرش او را «ابا طاهر» صدا میزد.
نسبت با پیامبر
زبیر، فرزند صفیه، عمه پیامبر و از نوادگان حضرت عبدالمطلب، یعنی پسر عمه پیامبر و فرزند خواهر حمزه سیدالشهداء بود. پدرش عوام، بنده خویلد، پدر پیامبرحضرت خدیجه بود، خویلد او را آزاد کرد و به فرزندی گرفت بنابراین وی از ناحیه پدر از قریش نبود.
سوابق نيكو
زبیر از شجاع ترین و پرتلاش ترین یاران پیامبر در زمان حیات آن حضرت و یکی از فداکارترین و بی باکترین یاران علی پس از رحلت پیامبر بود. او در جنگ های بدر، احد، خندق، حدیبیه، خيبر، فتح مکه، حنين، طائف و مـصـر حضور داشت.
زبیر در سن 8 سالگی مسلمان شد عمویش او را در حصیری می گذاشت و به سقف آویزان میکرد و با دود آتش او را شکنجه میداد تا دست از اسلام بردارد. اما تسلیم نمی شد.
آنگاه که عمروبن جُرموز سر و شمشیر زبیر را نزد علی آورد، آن حضرت شمشیر او را گرفتند و فرمودند: «طالَ مَا جَلى به الكرْبُ عَنْ وَجْهِ رَسُولُ الله " در زمانی طولانی به وسیله این شمشیر غم ها از چهره پیامبر زدوده شد.
زبیر یکی از چهار فرمانده شجاع و بی بدیل فداکار حامی اسلام و پیامبر بود که در این افتخار نام او در کنار نام علی و سلمان فارسی قرار دارد. یکی از شواهد تاریخی این ادعا سخن هشام بن حکم « شاگرد امام صادق (ع) » است که در مناظره با متکلمین اهل تسنن در ضمن مطالب خود در مقایسه علی با ابابکر چنین می گوید:
« وَ قُلْتُمْ وَ قُلْنَا وَ قَالَتِ الْعَامَّةِ إِنَّ الذَّاتِينَ عَنِ الإِسْلَامِ أَرْبَعَةُ نفر، عَلَى بَنُ أبي طالب وَالزُّبَيْرُ بْنُ العَوامِ وَ أبو دُجانة الأنصاري وَ سَلْمَانُ الْفَارسي، فأرى صاحبنا ( على ) قَدْ دَخَلَ مَعَ هؤلاء في هذهِ الفَضِيلَةِ وَ تَخَلَّفَ عَنْهَا صَاحِبُكُمْ فَفَضَّلَ صاحبنا على صاحبكم بهذه الفضيلة »
(ما، شما و عامه قبول داریم که عنوان «مدافعان اسلام» به چهار نفر اختصاص داشت: علی ابن ابی طالب (ع) و زبیر بن عوام و ابودجانه انصاری و سلمان فارسی، پس میبینیم که مولای ما (علی (ع)) در این فضیلت در میان این چهار نفر است در حالیکه مولای شما در میان آنها نیست پس مولای ما بر صاحب شما در اینجا هم فضیلت دارد.)
شمشیر زبیر در دفاع از اسلام و پیامبر (ص) چنان نقش آفرین بود که پیامبر اسلام راضی نشدند که حتی برای مدتی کوتاه زبیر بدون شمشیر بماند از این رو گفته اند: در یکی از جنگها وقتی شمشیر زبیر شکست، پیامبر اکرم (ص) به دو طرف چوبی دست کشیدند این چوب تبدیل به شمشیری بهتر و برنده تر از شمشیر زبیر شد این شمشیر را به او دادند تا با آن بجنگد و از اسلام دفاع کند. زبیر یکی از ده نفری است که در بیعت شجره در کنار علی ، عمر، ابوبكر عثمان طلحه سعد سعيد بن زيد ابو عبيده و عبد الرحمن بن عوف حضورداشت.
اگر این فداکاریها به دوران پیامبر ختم میشد جریانهای بعدی زبیر شگفتی زیادی نداشت چون در دوران پیامبر بسیار بودند کسانی که به انگیزه هایی حامی پیامبر بودند و ادعای ایمان میکردند یا واقعاً ایمان داشتند اما پس از پیامبر از ایمان خود دست برداشتند ولی فداکاریها و شجاعتهای زبیر پس از پیامبر هم تداوم یافت در دوران بی کسی و غربت علی و حضرت صدیقه کبری سلام ...
برگرفته از صفحه 273 الی 276 جلد اول