همسران همساز
کد محصول (574277)
کتاب "همسران همساز"
پیشگیری و مقابله با عوامل تعارضات زناشویی
به قلم دکتر مسعود نورعلیزاده میانجی و عبداله رحیمی
اطلاعات بیشتر
در زندگی همۀ ما، مسائل و مشکلات به ظاهر سادهای، سایه انداخته اند که ریشهها و عوامل آن، گاه بنیادین و اساسیاند و گاه پیش پا افتاده و سطحی. اگر این عوامل را به موقع شناسایی و مدیریت نکنیم، کمکم با برداشت نامحسوس از حساب بانکی عشقمان مواجه خواهیم شد و کارمان به جاهای باریک میکشد. سوال اساسی این است چه عواملی سبب می شود که گاهی کوچکترین اختلاف در زندگی، منجر به زلزلۀ چند ریشتری میشود؟ چرا پسلرزههای این زلزله، انتهایی ندارد و گاهی با کوچکترین جرقه، پای مسائل چندین ساله و تاریخ گذشته، دوباره به میان کشیده میشود؟
با مطالعه کتاب « همسران همساز» میتوانیم از اختلافات و تعارضات زناشویی پیشگیری کنیم و به سطح مطلوبی از سازگاری و صمیمیت دست یابیم.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
ضربه های تکان دهنده
ضربه ای که به گلدان عشق وارد میشود هر چه شدیدتر باشد، ترک های عمیق تر و بیشتری به گلدان وارد می سازد تا حدی که ممکن است گلدان تکه تکه شده و دیگر قابل ترمیم نباشد در ذهن خود ترسیم کنید که وقتی گلدان دونیم شود با چسباندن هرگز مانند روز اول نشده و از آن آب چکه می کند وای به آن روزی که تکه تکه شود.
درست مانند همین گلدان زیبا، زندگی هر یک از ما نیز می تواند ضربه ببیند.
ضرباتی مختلف با قدرت تأثیرگذاری متفاوت. این ضربه ها یکی از موارد مهمی است که سبب بروز تعارضاتی سخت در زندگی می شود شناسایی پیشگیری و مدیریت صحیح این ضربه ها ضامن سلامت زندگی شما خواهد شد. این ضربه ها کدامند و چگونه باید پیشگیری یا کنترل و برطرف گردند؟ آخرین دسته از عوامل بنیادین تعارضات زناشویی مواردی هستند که ضربه های کاری بر پیکره خانواده و روابط زن و شوهر وارد می کنند و در این کتاب به سه نوع از مهمترین آنها یعنی خیانت، اعتیاد و اختلالات روانی پرداخته می شود.
خیانت
روابط فرازناشویی یا خیانت یعنی پیمان شکنی. این کج رفتاری از بحران زاترین کشمکش های بین زن و شوهر و از جمله علل مهم جدایی به ویژه در خانواده های ایرانی است. در نگاه افراد به ویژه خانم ها ازدواج یک پیوند خصوصی و مالکانه و تعهد به منزله تصمیمی است مبنی بر اینکه این رابطه آخرین سفر زندگی فرد و شریک زندگی به عنوان فردی یگانه و غیر قابل جایگزین است. همسری که به او خیانت شده به دو دلیل خود را قربانی می داند نقض مخفیانه آنچه او از امور خصوصی ازدواج می دانسته و دروغی که همسرش به او گفته و این باعث ایجاد شکاف و نشت اعتماد و وارد شدن شوک روانی شدید به او شده است. زخم یا ترک این ضربه به حدی است که به راحتی و به این زودی ها التیام و ترمیم نمی یابد. شدت ضربه آن به حدی است که با لو رفتن خیانت همسرشان علائم اختلالات تروماتیک و اختلال پس از ضربه (PTSD) در آنها پدید می آید.
شخص خیانت کننده معمولاً قادر به درک حس قربانی شدن و رنجش همسرش و نقض امور خصوصی ازدواجش نیست؛ چون معتقد است هیچ یک از کسانی را که مورد ارتباط بوده اند دوست نداشته و صرفاً ارتباطی جنسی برقرار کرده و کار تمام شده ولی نمیداند که دوست نداشتن به معنای عدم نقض امور خصوصی ازدواجش نبوده و همسرش را قربانی کرده است...
برگرفته از صفحات77 الی 78 کتاب