اطلاعات بیشتر
کتاب "راه نشانم بده" نیم نگاهی به معارف مهدویت در قالب داستان به قلم حسن محمودی، این کتاب دارای دوازده فصل می باشد که عبارتند از:
- فصل اول: نیاز به امام
- فصل دوم: امامت در کودکی
- فصل سوم: غیبت
- فصل چهارم: ارتباط با امام
- فصل پنجم: نواب عام
- فصل ششم: شناخت نسبت به حضرت
- فصل هفتم: شرایط ظهور
- فصل هشتم: علائم ظهور
- فصل نهم: وظایف
- فصل دهم: طول عمر
- فصل یازدهم: فریاد رسی
- فصل دوازدهم: رجعت
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
علی بن مهزیار
علی بن مهزیار بیست بار به سفر حج مشرف شد تا جمال مولایش را مشاهده نماید در سفر آخر میگوید:
در تمام احوال و اعمالم همواره به فکر آن حضرت بودم. روزی کنار کعبه نشسته بودم جوانی را دیدم گفت: از کجایی؟ گفتم از
اهواز .... گفت: ابن مهزیار را میشناسی؟ گفتم خودم هستم گفتم: خداوند تو را زنده نگه دارد خوش آمدی ای ابوالحسن…
چه می خواهی؟
گفتم: امام پنهان از عالم را
فرمود: او از شما پوشیده و پنهان نیست بلکه بدی کردار شما او را پنهان داشته است.
هنگامی که خورشید غروب کرد در بین رکن و صفا منتظر تو خواهم بود.
منتظر ماندم تا وعده ی دیدار رسید. سوار شتر شدم و با هم ……
برگرفته از صفحه 35 کتاب
یاد مهدی(علیه السلام)آرام بخش دل ها است،چشم که به نامش نظاره می کند،جلا گرفته،روشن می شود.
سطر های این کتاب،هدفشان این است که شما را لحظه ای به یاد حضرت مهدی (علیه السلام) انداخته و چشم شما را به دیدار نام حضرتش روشن کنند.
از طرفی چون معارف مهدویت که روح حاکم بر تمام اجزاء دین است باید به سادگی و روانی برای نسل نو،بیان شود.در این نوشتار به چند آموزه مهدوی اشاره کرده با داستان مطلب را شروع می کنیم.در مرحله بعد در «لحظه درنگ»استدلال های قرآنی و روایی آن مطلب را ذکر کرده و در پرده ی بعد،کلامی عاطفی با امام را در عناون«اماما!»بیان کرده و در آخر هر مطلب،شعری زیبا با موضوع مهدوی به عنوان «احساس من» می آید.
امید که نسل نو با حرکت در مسیر ظهور دغدغه ی زمینه سازی در امر ظهور را بیشتر از قبل در خود ایجاد کرده،گام های استوار در این راه بردارند.
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
همه ما می دانیم که در دوران غیبت،هیچ یک از احکام اسلام تعطیل نشده و باید تا آمدن امام عصر (علیه السلام) به همه ی آنچه که اسلام عزیز از ما خواسته،عمل کنیم.
از سویی می دانیم که امکان دسترسی به امام معصوم (علیه السلام) و فراگیری مستقیم احکام دین از ایشان برای ما وجود ندارد.حال در این شرایط آیا باید دست روی دست گذاشت و به هیچ یک از احکام عمل نکرد یا به هر آنچه خود احتمال می دهیم درست است عمل کنیم؟قطعا هیچ یک از این دو راه،ما را به مقصود نمی رساند.
امامن مهربان و معصوم،ما را از این بلا تکلیفی بیرون آورده و راه درست را به ما نشان داده اند.آن بزرگواران به ما امر فرموده اند که در این شرایط که امام معصوم،غایب است و در دسترس نیست به فقهای جامع الشرایط مراجعه کنیم.
چنانچه امام عصر(علیه السلام) به اسحاق بن یعقوب نوشتند...
و اما در رویدادهایی که پیش می آید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید.زیرا آنها حجت ما بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان هستم.
در روایتی آمده است که عمربن حنظله می گوید: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم اگر بین دو نفر از شیعیان بر سر قرض یا ارث اختلاف پیش آید آیا جایز است به حکومت طاغوت مراجعه کنند.امام فرمود: هر کس در مورد حق یا باطل به آنان مراجعه کند در حقیقت به طاغوت مراجعه کرده که خداوند در قرآن فرمود به طاغوت کافر شوید.
پرسیدم پس چه باید بکنند(شما هم که به خاطر جو خفقان در دسترس نیستید) امام فرمود:
باید نگاه کنند ببینند چه کسی از شما حدیث ما را روایت نموده،در حلال و حرام ما نظر افکنده و احکام و قوانین ما را شناخته است او را به عنوان حاکم و صاحب رای بپذیرند زیرا من او را حاکم بر شما قرار دادم.اگر او بر اساس حکم ما،حکم نماید و کسی او را نپذیرد حکم خدا را سبک شمرده و ما را رد کرده است...
بنابراین بر همه منتظران امام عصر (علیه السلام) لازم است بنا به فرموده ی امامان خود،با پیروی از فقها و مجتهدی که شرایط لازم را دارد اعمال دینی خود را انجام دهند.
البته در زمینه امور اجتماعی و سیاسی وظیفه مردم،اطاعت از فقیهی است که از سوی بزرگان شیعه به عنوان«ولی فقیه» انتخاب شده است.
کتاب راه نشانم بده/صفحه 81
