چهار اثر از فلورانس
چهار اثر از فلورانس
کد محصول (448923)
کتاب"چهار اثر فلورانس اسکاول شین"
ترجمه گیتی خوشدل
اطلاعات بیشتر
فلورانس اسکاول شین، نویسنده آمریکایی این کتاب، به یک خانواده قدیمی فیلادلفیای متعلق بود. سالیان بسیار در مقام هنرمند نقاش و متافیزیسین و خطیب، نام بلند آواز داشت. با خدمت بزرگ شفا بخشیدن، هزاران تن از مردمان را در گشودن گره ها و حل مسائل زندگی شان یاری سترگ بود. سالیان سال در نیویورک، مابعدالطبیعه تدریس می کرد. افراد بی شماری در کلاسهایی شرکت می جستند و از این طریق، پیام معنویت را به گروهی وسیع می رساند. کتابهای او نه تنها در آمریکا، بلکه در خارج نیز کثیرالانتشار بودند و با مهارتی بسیار، جای خود را در دور افتاده ترین دهکده ها یا دور ترین شهرهای اروپایی و باورنکردنی ترین اماکن جهان باز میکردند. هر روز با کسانی مواجه میشویم که با خواندن یکی از کتابهای خانم فلورانس اسکاول شین حقیقت را دریافتند. بزرگترین راز موفقیتش این بود که همواره خودش بود. ساده و صمیمی و بی تکلف و شوخ طبع. هرگز نخواست قراردادی و ادیب ماب یا دارای نفوذ تحمیلی باشد. از این رو هزاران تن که نتوانسته بودند از طریق سنت های قدیمی تر یا حتی شامختر، پیام معنویت را دریابند یا دست کم در آغاز راه کتابهای متعارف ما بعد الطبیعه برای شان چندان جذابیتی نداشت به او پناه می آوردند. هرچند بسیار معنوی و روحانی بود، معمولا معنویت و روحانیت اش در پس برخورد ساده و راحت با موضوع مورد بحث پنهان می شد. گرایش فنی و فرهنگستانانی نداشت و با مثال های آشنا و عملی و روزمره آموزش می داد. پیش از آنکه آموزگار حقیقت شود برای کتابها نقاشی می کرد.
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم :
همان گونه که خدا جدایی ناپذیر است، خیر و صلاحم نیز هدیه او و جدایی ناپذیر است. من با خیر و صلاح جدایی ناپذیرم یگانه ام.
حق الهی من هم اکنون آشکار می شود تا در پرتو لطف الهی و به شیوهای عالی به من برسد.
کار خدا حرف ندارد. همیشه در منتهای کمال است و هم اکنون ظاهر می شود.
من تنها به ایمان خدمت میکنم تا فراوانی بیکرانم را آشکار گردانم.
از ظواهر امور نمی رنجم. به خدا توکل می کنم، هم اکنون مراد دل مرا به من می دهد.
طرح الهی زندگیم دگرگونی نمیپذیرد، چون فناناپذیر است و زوال ناپذیر؛ و در انتظار آن که باز ش شناسم.
«آنجا» یی نیست. هرچه هست «اینجا» است.
راه را بر من آشکار کن! بگذار برکتی را که تو به من عطا کرده ای به چشم ببینم. باشد اراده مبارک تو، امروز در من انجام پذیرد. الهامات قلبی ام بسان تازی های سماوات، مرا به سوی آن راه کامل رهنمون می شوند.
آنچه جویای آنم هم اکنون جویای من است.
برگرفته از صفحه 169 و 170 کتاب