آیین دانشوری
کد محصول (449145)
کتاب" آیین دانشوری"
ترجمه المراد من منیة المرید ترجمه حمیدرضا شریعتمداری
اطلاعات بیشتر
کتاب ارزشمند «منیة المرید فی آداب المفید و المستفید» تألیف شهید ثانی می باشد که در باب آداب استاد و شاگرد سخن گفته است. بنا به اهمیت این کتاب، بخصوص در حوزه های علمیه، استاد سید محمدرضا طباطبایی به بازنویسی کتاب پرداخته و آن را «المراد فی منیة المرید» نامیده است. این بازنویسی جهت رهایی این کتاب از مهجوریت با حذف برخی مطالب و جابجایی در عبارات و فصول همراه بوده است. ترجمه ی حاضر بر این باز نوشته تنظیم شده است تا مورد استفاده ی عموم طالبان علم اخلاق بوده باشد.
این کتاب در یک مقدمه، چهار باب و یک خاتمه با عناوین: آداب استاد و شاگرد (در سه فصل با هدف تعلیم وظایف، و یادآوری نکات اخلاقی)، در نگاشته و نگاشته ها، درباره ی مناظره و گفتمان علمی، درباره ی فتوا، فتوا دادن و فتوا خواستن به نگارش در آمده است که بهره مندی کافی از آن، نیازمند مطالعه ی دقیق است.
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
هرگاه با استادش همراه میشود در شب، باید پیش روی او، و در روز، پشت سر او باشد؛ مگر آن که اوضاع و احوال به دلیل ازدحام یا جز آن، خلاف این رفتار را بطلبد، یا استاد او را به حالتی فرمان دهد؛ پس او امتثال نماید. و لازم است در جاهای ناشناخته، به خاطر وجود گل یا برکه یا از این قبیل، و نیز در جاهای خطرناک، بر استاد، پیشی بگیرد و از پاشیدن آب به لباس استاد، بپرهیزد و هرگاه استاد در میان ازدحام جمعیت قرار گرفت، با دستان خود، از پیش یا از پشت سر او، از او حفاظت نمایند و هرگاه پیش روی او راه رفت، هر چند لحظه، به سمت او، رو کند و اگر تنها او با استاد، همراه بود و استاد در حال راه رفتن با او سخن می گفت، باید در سمت راست یا چپ او باشد؛ در حالی که اندکی بر او، پیش گرفته و به او رو کرده است. و استاد را از بزرگانی که به او التفات نشان می دهند، ولی استاد، متوجه آنان نمیشود، آگاه سازد. و هرگز در کنار او راه نرود، مگر نیازی یا اشارتی از استاد در کار باشد. و با کتف خود یا رکابش_ اگر هر دو بر مرکبی سوار هستند_ برای استاد مزاحمتی به وجود نیاورد و با لباس های استاد، تماس پیدا نکند و ترجیح دهد که استاد در تابستان در طرف سایه، و در زمستان در طرف آفتاب، و در پیاده رو ها و مانند آنها در طرف دیوار، باشد و همواره در طرفی باشد که در صورت التفات استاد به او، نور خورشید صورت استاد را نیازارد.
میان استاد و هم سخن او راه نرود، بلکه از آنها عقب تر یا جلوتر باشد و هرگز به آنها نزدیک نشود شود و گوش فرا ندهد و رویش را به سمت آنها برنگرداند. اگر در بحث، او را راه دادند از طرف دیگر بیاید و فضای میان آنان را نشکافد. و هرگاه دو نفر استاد را همراهی میکردند و او را در میان خود قرار دادند بهتر آن است که بزرگتر این دو در راست او باشد و اگر او را در میان خود قرار ندادند، بزرگترشان پیش افتد و کوچکتر نشان از بین راه برود.
برگرفته از صفحه 97 و 98 کتاب