اطلاعات بیشتر
عجب اشتباهی کردم.خدایا توبه.داریم می رسیم انگار.خدایا!یک چادر می بینم.حتما مولایم آنجاست؛یعنی می توانم چهره اش را ببینم؟از او چه بخواهم؟به پایش می افتم و می خواهم من را ملازمش کند.می گویم اگر یک لحظه نبینمش می میرم.به او چه بگویم؟از او چه بخواهم؟چیزی می شنوم...این صدا،صدای خود ایشان است.
_صبر کن مرد.گفتیم که اجازه اش دیگر دست ما نیست.می شنوی که می فرمایند برگرد.
خدایا!شنیدم.صدای مولایم را شنیدم.فرمود:«برگرد مرد صابونی!»خوب گفت.درست گفت.کی از او راست تر می گوید:من مرد صابونی ام.توی بهترین لحظات رسیدن به آرزویم،باز حواسم به او نبود.حواسم به او نبود.حواسم به او نبود...
برگرفته از صفحه 115 و 116 کتاب
مشخصات
مشخصات محصول
نویسنده
طهورا حیدری
انتشارات
انتشارات کتاب جمکران
موضوع
قرن 14/داستان های مذهبی/کرامت ها
شابک
978-964-973-690-7
شماره کتاب شناسی ملی
7614170
تعداد صفحات
148 صفحه
سایز
جیبی
نوع جلد
شومیز (معمولی)
نوع صحافی
صحافی با چسب گرم
محصولات مشابه
کیست مرا یاری کند
40,000
تومان
دیدگاه ها (0)
ارسال نظر