سبد خرید شما خالی است

ادب الهی دوره پنج جلدی

کد محصول (504764)

(6)

کتاب" ادب الهی دوره پنج جلدی "

به قلم حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی

زمان باقی مانده
675,000 تومان
607,500 تومان

اطلاعات بیشتر

کتاب ادب الهی مجموعه سخنرانی های عالم وارسته آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی است.این کتاب سلسله جلسات اخلاق و معارف اسلامی ایشان است. معظم له پس از بازگشت از نجف اشرف به ا یران, در سال 1350 به ایران برگزاری جلسات درس تفسیر و معرف اسلامی را آغاز کردند; آغازی که تا پایان عمر پربرکت ایشان ادامه داشت. بدین ترتیب ایشان گنجینه ای گرانبها ازخود باقی گذاشتندکه اکسیری شفابخش برای روح و جان انسان های حق جو محسوب می شود, که طالب شفای حقیقی اند.مجموعه زحمات طاقت فرسای علمی معظم له, شامل سلسله جلسات اخلاق و معارف اسلامی (2000) جلسه, اصول عقاید ( 200 ) جلسه,سلسله مباحث سیر و سلوک الی الله( 560) جلسه, مجموعه بیانات پیرامون شرح احادیث اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام ( 500 ), مجموعه بیانات پیرامون تفسیر کلام الله مجید( 500 ) و تدریس تخصصی درس خارج فقه و اصول ( 3500 ) جلسه به صورت فیلم و صوت در خزانه موسسه مصابیح الهدی محفوظ است.

 

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

ابتدا و انتهای سفرهای پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله خانه زهرا علیها السلام بود نه خانه خودشان. این مطلب را عامه و خاصه نقل می کنندو تردیدی در آن نیست.در روایت دیگری از عبدالله بن عمربن خطاب آمده است:« ان النبی صلی الله علیه و آله قبل رأس فاطمةعلیها السلام و قال فداک ابوک »; پیغمبر سر حضرت زهرا را بوسید و فرمود: پدرت فدای تو باد! بعد به او فرمود: « کما کنت فکونی» همانطور که هستی باش!برخی می گویند:این کلمات از قبیل تعارفات عرفی است و معنای حقیقی ندارد. اما باید دانستکه پیغمبر اهل غلو و اغراق در تعبیر نبوده و تمام حرف هایش وحی الهی; لذا مساله چیز دیگری است.

مطلب دیگری که راجع به رفتار پیغمبر اکرم با فاطمه زهراوجود دارد و به هیچ وجه قابل توجیه نیست و تنها می تواند جنبه استثنایی داشته باشد و بس, چگونگی رفتار حضرت در استقبال از زهرا علیها السلام است. در کتاب کشف الغمه, جلد اول, صفحه چهارصد و پنجاهاین گونه نقل شده است:« وکانت اذا دخلت علیه »; هرگاه زهرا علیها السلام  بر پیغمبر اکرم وارد می شد, اخذ بیدها »; پیغمبر اکرم دست ایشان را می گرفت, « فقبلها » و بر آن بوسه می زد, « و اجلسها فی مجلسه »; و بلند می شد, کنار می رفت و او را جای خود می نشاند. فعل کاندر اینجا اشاره به این مطلب داردکه این کار, روش رفتاری حضرت بوده است; یعنی هر وقت حضرت زهرابر پیغمبر وارد می شد, حضرت این طور با او رفتار می کردند. این مطلب خیلی عظیم است و هیچ عرف بشری و عقلینمی تواند آن را توجیه کند. از انجا که روش رفتاری پیغمبر اکرم و زهراعلیهما السلام بر مبنای تأدیب الهی بوده و بر محور جنبه های نفسانی شکل نگرفته بود, به این نتیجه می رسیم که این رفتار آنها کاملا الهی بوده و بر اساس دستورات الهی به ظهور رسیده استاگر حضرت با دخترش اینگونه برخورد می کند, نشان می دهد که به  او دستور داده اند باید با دخترش اینگونه رفتار کنی! در ادامه روایت دارد: « و کان اذا دخل علیها »; و هنگامی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله به خانه زهرا علیها السلام می رفت, « قامت الیه »زهرا می ایستاد و به پیغمبر اکرم احترم می گذاشت, «فقبلته»; پدر را می بوسید, « و اخذت بیده »; و دست پدر را می گرفت; « فاجلسته فی مکانها» و سپس او را در جای خود می نشاند.حال این را از شما می پرسم: این یعنی چه که وقتی دختر وارد می شود, پدر دست او را می بوسد, اما وقتی پدر وارد می شود, دختر دست او را نمی بوسد؟!

( کتاب ادب الهی جلد اول / صفحه 314 و 315 )

 

این مطلب را قبلا مطرح کردم که وقتی شیطان به معنای اعم وارد می شود, می خواهد دست انسان خالی باشد.حالا از هر بعدی که به این مساله نگاه کنید ابتدا در یک درجه پائینش در مورد  امثال ما سعی می کند انسان را به سوی معاصی سوق دهد;اما اگر دید نمی توانداین کار را بکند و انسان به سمت معصیت نمی رود, سراغ حسنات او می رود. یعنی کاری می کند که در مرحله اول ,حسنه ای را انجام ندهد و در مرحله دوم حسنات را ترک کند. اگر به این امر موفق نشد در این جهت تلاش می کند که حسنات را انجام بدهد, اما برای غیر خدا انجام بدهد. اینها مرا حل مکر شیطان بود. ابتدا برای ارتکاب سیئات تلاش می کند. اگر نشد وارد حسنات می شود; می گوید: برای دیگری انجام بده,اگر نشد می گوید: برای خودت انجام بده. وقتی خودم آمد وسط طبق سلیقه خودم عمل می کنم.

یکی از بزرگان بود که این مطلب را پنجاه سال پیش بیش از مکرر از ایشان شنیدم. ایشان رضوان الله علیه مطالبی را می فرمود که آن موقع متوجه ظرافت آن نمی شدم بعد دیدم که چه قدر مطالب ایشان ظریف بود. ایشان گاهی تعبیر می کرد ای جوان!نمی خواهد به خودت فشار بیاوری و با چرت , نمازشب بخوانی! بخواب ثواب خواب تو بیش از نماز شب است. من این حرف ایشان را پس می زدم. خیلی حرف عجیبی بود. چقدر در آثار و برکات نماز شب سخن گفته اند و من متوجه نمی شدم که ظرافت بیان ایشان چه بود و می خواست بگوید: این بلند شدن از حب به نفس است; چرا به خودت فشار می آوری؟

اصلا همین که انسان سلیقه ای عمل نکند خودش ریاضت است; یعنی همین سلیقه ای عمل نکردن , مجاهده با نفس است.

( ادب الهی / جلد دوم / صفحه 31 و 32 )

 

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

غالبا از محیط محیط آموزشی محیط سوم که محیط رفاقتی است متولد می شود.بچه که به مدرسه می رود در محیطی به روی او باز می شود که محیط رفاقتی است. عجیب این است که این دو رفیق از نظر صفای باطن سریع هم افق هستند. شاگردها با هم پیوند می خورند چه پیوندی ؟ قوی ترین پیوندها که پیوند محبتی است.حالا چند روایت از علی علیه السلام عرض کنم. حضرت فرمود: « اصدیق اقرب الاقارب ». رفیقان نزدیک ترین نزدیکان انسان هستند پیوند حسبی و نسبی و سبب را ما هم تعبیر به اقارب می کنیم; یعنی پیوند محبتی با رفیق قدرت برد و نقشش حتی از پیوند نسبی حتی با پدر و مادر هم بیشتر است. در روایت دیگری از امام علی علیه السلام دارد که حضرت فرمود: « الاصدقاء نفس واحدة فی جسوم متفرقة » رفقا یک روح در بدن های متعدد هستند. امام علی علیه السلام اینجا وحدت روحی را عجیب پیش می کشد. یعنی این پیوند به قدری قوی است که یگانگی روحی می آورد. حالا گام به گام پیش می رویم. بچه روش دیداری, رفتاری و گفتاری رااز رفیق می گیرد; اصلا او ناخودآگاه می خواهد رفیقش را تربیت کند, قبلا گفتم که تربیت از عناوین قصدیه نیست.حتی دلش می خواهد لباسش هم مثل او باشد.این بحث ها اصلا تعارف ندارد.او هم قصد ندارد که به رفیقش بیاموزد.

روایت از امام علی علیه السلام است که می فرماید: «رب صدیق یعتی من جهله لا من نیته »; چه قدر زیباست! چه بسا دوستی که به دوستش چیزی را تقدیم می کند که منشأش جهل و نفهمی است. نیتی هم ندارد; قصد تخریب ندارد اما رفاقت این را به همراه خود می آورد. رفیق فرزندت در یک محیط نامناسب خانوادگی تربیت شده است .این دو با هم رفیق شدند.می بینی بچه ات خراب شد. نقش رفیق خیلی از پدر ومادر قوی تر است. پدر, مادر و معلم خوب; اما رفیق بد چه می شود؟اکثر مصیبت هایی که خانواده های خوب دارند این است که فرزندشان وارد محیط های آموزشی می شود, خراب می شود.

( کتاب ادب الهی جلد سوم / صفحه 208 و 209 )

 

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

تمام احکام حساب شده آمده است.این تعبیری ک در ابتدای بحث کردم که حیا پرده داری است توضیح دادم که حیا پوششی برای روح است; پرده داری است.بی حیایی پرده دری است.حیای از خلق, اولین قسم از حیا است که باید از اینجا شروع بشود و جلو برود که مربوط به « روابط اجتماعی » در سطح جامعه است.بحث ما اینجا است که این حیا از بین برود این جمله ای که اول بحث می گویم که یکی از بزرگترین مشکلات جامعه ما ترویج بی حیایی است; یعنی پرده دری.اینکه در اسلام «امر به معروف و نهی از منکر» از اهم واجبات است برای این است که اسلام می خواهد در جامعه پرده دری رواج پیدا نکند. اسلام دنبال این است; چون اگر پرده حیا در سطح جامعه از بین برود یعنی انسان خجالت نکشد و هر کاری را بکند, سنگ روی سنگ بند نمی شود.

وقتی که بنا شد من از تو خجالت نکشم, آیا از خدا خجالت می کشم؟ احکام شرعیه! من از شما سوال می کنم; بینی و بین الله از خودم خجالت می کشم؟ با خودم خودمانی هستم چه رسد به تو. با تو ممکن است رودربایستی داشته باشم. این همه به «امر به معروف و نهی از منکر» تاکید شده است برای همین استاگر این پرده در سطح جامعه دریده بشود, جامعه به سوی حیوانیت می رود; انسانیت دیگر تمام شد. نه الهیت حتی انسانیت هم از بین می رود. لذا این مطلب را تذکر بدهم. دشمنان اسلاماز این جهت خوب فمیدندکه راه ضربه زدنبه جامعه اسلام ترویج بی حیایی است. اگر این طور بشود, آنها به اهداف خود رسیده اند.مسئله نهی از منکر پرده داری است.

( ادب الهی /جلد چهارم / صفحه 370 و 371 )

 

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

یک بحث در باب تطهیر و بحث دیگر در باب تزکیه قلب است. «تطهیر قلب» به معنای پاک کردن آن است; اما« تزکیه », شامل تطهیر و رشد قلب می شود; یعنی تزکیه قلب ,اعم از تطهیر آن است. بنابراین اگر سخن از تزکیه قلب به میان می آید, مراد این است که انسان وظیفه دارد, هم قلب خود را پاک کرده و هم آن را رشد و توسعه دهد; به عبارت دیگر ادب قلب, به تطهیر و تزکیه آن است.

در باب تأدیب و تربیت گفتیم: ادب الهی عبارت از مرز شناسی و مرزداری است. در این زمینه با توجه به روایتی که عرض کردیم مرزشناسی و مرزداری یعنی انسان نیروی خود را در راه رضای الهی مصرف کند. او ابتدا باید اوامر الهی را بداندو سپس نیروی خود را در راه امتثال آن اوامر به کار بندد. خلاصه اینکه اگر انسان از قوای درونی خود, در هر بعدی از ابعاد وجودی اش, در راه رضای خداونداستفاده کند, آن بعد وجودی را مودب کرده و اگر آن را در راهی غیر از راه رضای الهی مصرف کند, آن بعد وجودی خود را بی ادب کرده است.

نکته دیگر اینکه بر اساس معارف اسلامی, مظروف این ظرف باید حب الهی باشد; یعنی قلب انسان باید مخزن محبت الهی باشد.حتی گاهی از این ظرف به «دار حق تعالی» و یا« بیت حق تعالی »تعبیر می کنند. استاد ما, حضرت امام خمینی نیز از قلب با این تعبیر یاد می کردند که قلب انسان,« ناموس الهی» است.

(کتاب ادب الهی /جلد پنجم /  صفحه 98 و 100 )

 

این کتاب در پنج جلد می باشد که می خوانیم:

 

مشخصات

مشخصات محصول
شابک
جلد اول 978-600-6940-07-6 جلد دوم 978-600-6940-08-3 جلد سوم 978-600-6940-08-3 جلد چهارم 978-600-6940-10-6 جلد پنجم 978-600-6940-11-3
تعداد صفحات
جلد اول 368 صفحه جلد دوم 296 صفحه جلد سوم 376 صفحه جلد چهارم 424 صفحه جلد پنجم 424 صفحه
موضوع
تربیتی/اخلاق اسلامی/عرفان
نویسنده
آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی
انتشارات
موسسه فرهنگی پژوهشی مصابیح الهدی
سایز
رقعی
نوع صحافی
صحافی با چسب گرم
زبان کتاب
زیان فارسی/ عربی

دیدگاه ها (0)

برچسب ها

عرفان اخلاق اسلامی بهشت قلم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی حاج آقا مجتبی تهرانی انتشارات مصابیح الهدی کتاب ادب الهی جلد اول ـ تأدیب نفس ادب الهی جلد اول ـ تأدیب نفس خرید ادب الهی جلد اول ـ تأدیب نفس خرید کتاب ادب الهی جلد اول ـ تأدیب نفس دانلود ادب الهی جلد اول ـ تأدیب نفس دانلود کتاب ادب الهی جلد اول ـ تأدیب نفس خرید آنلاین ادب الهی جلد اول ـ تأدیب نفس موسسه فرهنگی اخلاق اسلامی و عرفان پژوهشی مصابیح الهدی حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی آقا مجتبی تهرانی کتاب ادب الهی جلد دوم مبانی تربیت ادب الهی جلد دوم مبانی تربیت خرید ادب الهی جلد دوم ـ مبانی تربیت.خرید کتاب ادب الهی جلد دوم ـ مبانی تربیت.انتشارات مصابیح الهدی کتاب ادب الهی جلدسوم ـ تربیت فرزند ادب الهی جلدسوم ـ تربیت فرزند نشر موسسه فرهنگی مصابیح الهدی ,کتاب ادب الهی کتاب سوم تربیت فرزند کتاب ادب الهی جلد چهارم ـ حیا موهبتی الهی ادب الهی جلد چهارم ـ حیا موهبتی الهی کتاب ادب الهی جلد پنجم ـ تربیت مربی ادب الهی جلد پنجم ـ تربیت مربی خرید ادب الهی دوره پنج جلدی خرید کتاب ادب الهی دوره پنج جلدی