شبیه خودش
کد محصول (448823)
کتاب"شبیه خودش" زندگینامه شهید حامد جوانی به قلم حسین شرفخانلو
اطلاعات بیشتر
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
خوابی که پای تلفن برایش تعریف کردند، دلشوره اش را بیشتر کرد .پیش خودش گفت :«حال حامد که تغییر نکرده. نکنه عکس خواب تعبیر بشه و اتفاقی برای حامد بیفته!» حالا دیگر جعفر هم به هول و ولا افتاده بود. عین مرغ سربریده داشته بال بال میزد و نمیدانست چرا این حالی شده. دل شوره امان هردوی شان را بریده بود. نتوانستند پایین بمانند برخلاف روزهای قبل ،یک بار هم ساعت چهار و نیم بعد از ظهر آمدند بالا .ICU شلوغ تر از هر روز بوى و نتوانستند بیشتر از چند دقیقه بالای سر حامد بمانند. برگشتند پایین. یک ساعت نشده، جعفر آمد پای تلفن که زنگ بزند بخش و از حال حامد خبر بگیرد .دستش به تلفن نمیرفت ،بی اختیار داخلی را گرفت 392. بعد چند بوق ممتد، پرستاری که همیشه تلفن ها را جواب می داد گوشی را برداشت .در این بیست و یک روز پس از بس که زنگ زده بودند دیگر صدای هم را می شناختند. خانم اکبریان تا صدای جعفر را پشت تلفن شنید، مکث کرد و گوشی تلفن پر شد از سکوتی سنگین. انگار که سوال جعفر را نشنیده باشد گفت با پرستاری تماس بگیریم و گوشی را گذاشت .
برگرفته از صفحه 67 و 68 کتاب