پنجشنبه فیروزه ای
کد محصول (447202)
کتاب"پنج شنبه فیروزه ای"به قلم سارا عرفانی
اطلاعات بیشتر
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
پای رفتن ندارد.
من هم...
چه اشکالی دارد برای چند دقیقه هم که شده،زمان متوقف شود؟
اشکالی ندارد،اما چنین چیزی هیچ وقت اتفاق نمی افتد.زمان،وقت هایی که باید تند بگذرد،آرام تر از همیشه قدم بر می دارد و وقتی باید کند شود،به سرعت برق و باد می تازد.
چشمم می افتد به کتابی که در دست دارد.کتاب قطوری که حداقل چهارصد،پانصد صفحه دارد.آن را می گیرد طرفم و می گوید:راستی این کتاب شرح زیارت جامعه کبیرس،اگه وقت کردید بخونیدش.
کتاب را می گیرم و می گویم:ممنون،حتما می خونمش.
خجالت می کشم بگویم من حوصله ندارم خود زیارت جامعه کبیره را که بیست ،سی صفحه بیشتر نیست بخوانم،معلوم است که حوصله ام نمی کشد این همه را حتی ورق بزنم.
اسم کتاب را می خوانم:ادب فنای مقربان،جلد اول.
نمی توانم جلو گرد شدن چشم هایم را بگیرم.با تعجب می پرسم:این تازه جلد اولشه؟!جلد دومش خوندید شما؟
_نه هنوز!
لبخند کمرنگی تحویلم می دهد.سرش را کج می کند و موهای موج دارش را از جلو صورتش کنار می زند.
این حرکتش دیوانه ام می کند.شک ندارم خودش نمی داند هر بار که این کار را می کند به من چه می گذرد.با شناختی که از او دارم اگر می دانست محال بود جلو من چنین کاری کند.
همین طور که سنگ ریزه را روی سرامیک های خاکستری جا به جا می کند،می گوید:تازه اینو تموم کردم،گفتم شاید بد نباشه شما هم ببینیدش.تا الان هشت،نه جلدش منتشر شده،بقیه ش مونده.بلند می گویم:هشت،نه جلد!!دست می گیرم جلو دهانم،الان است که باز غیرتی شود.(صفحه72)