چرا شیعه هستم
کد محصول (447752)
کتاب "چرا شیعه هستم" به قلم محمدرضا حدادپور جهرمی به اثبات عقاید شیعه امامیه درباره امامت و خلافت امام علی علیه السلام پس از پیامبر صلی الله علیه و آله می پردازد
اطلاعات بیشتر
نویسنده آورده است: برای هر انسانی مهم است ک بداند آراء و اعتقادات وی دارای چه منابعی است و سرچشمه آن از کجاست; اما جذاب ترین و پرفایده ترین روش اثبات حقانیت دین یا مذهبی این است که دلایل حقانیت آن را از منابع مهمترین رقیبان خود بیرون آورد; یعنی با استفاده از روش منطقی معروف که مبتنی بر پوشش و اقرار است, دلایل و مبانی حقانیت مذهب خویش را اثبات کند. بیش از نود و پنج درصد منابعی که در این اثر استفاده شد, همگی از منابع مهم و دست اول اهل تسنن می باشد که به اعتراف اهل فضل از بهترین شیوه های اثبات حقانیت می باشد.اگر ما معتقدیم که یگانه راه نجات, مکتب اهلبیت علیهم السلام است و اهل سنت واقعی در اصل شیعیان هستند, پس باید به خود زحمت اثبات و گفتگوهای منصفانه با دیگر مذاهب را بدهیم هرچند که تجربه ثابت کرده که مخالفان شیعه آن چنان که باید و شاید تن به مناظره نمی دهند اما این دلیل بر آن نمی شود که شیعیان نیز مانند آنان رفتار کنند.
این کتاب در 7 فصل تنظیم شده است
فصل اول اثبات وجود خداوند و توحید که به 10 دلیل و برهان بر اثبات توحید می پردازد
فصل دوم نیاز به دین شریعت آسمانی به توضیح در باب مذاهبی چون آنگلوساکسون شیطان پرستی بودیزم و کنفسیوس می پردازد
فصل سوم هدف و فلسفه بعثت انبیاء
فصل چهارم ضرورت امامت به این مساله از دیدگاه تشیع می پردازد
فصل پنجم وجوه مشترک و متمایز در مساله امامت از دیدگاه فریقین به دیدگاه اشتراک و اختلافی شیعه و سنی درباره امامت می پردازد
فصل ششم دلایل حقانیت امام علی علیه السلام در منابع اهل سنت با 12 دلیل به اثبات حقانیت امام علی علیه السلام می پردازد که برگرفته از احادیث نبوی و یا آیات قرآن کریم است و مختصری از فضایل امام علی علیه السلام در کتب اهل سنت را ذکر می کند
فصل هفتم پاسخ به سوالات و شبهات پیرامون افکار تشیع که به 12 شبهه درباره شیعیان پاسخ گفته شده است
و در بخش خاتمه از علمای اهل تسنن چند سوال مهم پرسیده شده است
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
در اینجا به شش مورد از مهم ترین عقاید اهل سنت درباره امامت اشاره می کنیم و انها را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم:
1 ـ اهل سنت امامت را مشروط به عصمت نمی دانند و معتقدند حتی شاید امکان هم نداشته باشد که غیر از پیامبر صلی الله علیه و آله کسی معصوم باشد.
نقد این نظریه : در مقابل شیعیان معتقدند ـ به همان دلایلی که در فصل قبل ذکر شد ـ امام از خطا و عصیان به دور استو معصوم می باشد; چون افراد معمولا در رفتار و منش خویش دچار خطا و اشتباه می شوند, لذا وجود یک امام معصوم نیاز ضروری انهاست تا به او مراجعه کرده و حقیقت را بشناسند, لذا خود امام نباید خطاکار باشد. هم چنین کسی می تواندهمه شئون مادی و معنوی انسان ها را به دست بگیرد و اداره نماید که سعه وجودی داشته باشد ( جنبه و ظرفیتش موجود باشد ) و این سعه وجودی حاصل نمی شودمگر با عصمت و علم.
در این جا ممکن است این سوال به ذهن برسد که اگر امام واقعا معصوم است پس سبب این همه گریه , زاری و توبه که از آنها نقل شده است چیست؟ پاسخ این سوال را می توان در قالب یک مثال ساده جواب داد; در صورتی که یه شخص در تاریکی شب, وارد یک انبار بزرگ شود و در دست وی فقط یک چراغ قوه باشد, وی اشیاء بزرگ را به راحتی می تواند ببیند ولی اشیاء کوچک را به دلیل نور کم نمی تواند ببیند; حال در صورتی که نورافکنی قوی در اختیار او باشدقادر به دیدن اشیاء بسیار ریز نیز می باشد.کسانی که نور ایمانشان کم استفقط گناهان بزرگ را می بینند و دیگر گناهان را یا اصلا نمی بینند و یا به آنها اهمیتی نمی دهند; ولی برعکس کسانی که نور ایمانشان قوی است, چیزهای کوچک را هم می بینند و به آن بها می دهند.
2 ـ بعضی از عالمان اهل سنت معتقدند که حتی عا=دالت هم شرط امامت و خلیفه پیامبر بودن نیست!
3 ـ شارح مقاصد می گوید: « امام حتی اگر فاسق هم باشد و با قهر و غلبه بر مردم مسلمان مسلط شده باشد باید از او اطاعت کرد.»
نقد این دو نظریه : عدالت خواهی در فطرت همه انسان ها نهفته استو حتی کودکان هم این مساله را م یفهمند که امام باید نمونه بارز آن باشد. چون اگر امام عادل نباشد و گرفتر ظلم و هوای نفس باشد نمی توتاند عدالت را در همه شئون و مراتب تعریف و اجرا نماید, چه رسد به اینکه امام فاسق باشد! ...
(کتاب چرا شیعه هستم / صفحه 69 و 70 )