نا
نا
کد محصول (448908)
کتاب"نا" به قلم مریم برادران
اطلاعات بیشتر
«نا» در عربی بهمعنای «ما» است؛ ضمیر اول شخص جمع یا متکلم معالغیر. «نا» یادآورِ سهگانۀ شهید صدر است که بیشتر، او را به آنها میشناسند: فلسفتنا، اقتصادنا و مجتمعنا.
مریم برادران ساعتها و روزها، خوانده و دیده و شنیده و سپس با قلمی روان و صمیمی به روایتِ خواندهها و دیدهها و شنیدههایش از زندگی مردی پرداخته که او را تنها با نام دو کتابش فلسفتنا و اقتصادنا میشناخته.
کتاب «نا» روایتی واقعنما، مستند و پرجزئیات از شهید صدر است و چهبسا همین دوری از زیادهپردازی و اغراقگری مهمترین ویژگی این اثر باشد.
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
در یکی از شب ها درباره شراب میگفت. جوانی اجازه خواست. خودش را دانشجوی سال دوم داروسازی معرفی کرد و درباره تفاوت اتانول و متانول گفت و ارتباط آنها را با شراب توضیح داد. محمد باقر از او، که چنین اطلاعاتی را در اختیارشان قرار داد، با عنوان «استاد فاضل» تشکر کرد. رفتارهای او روز به روز جوانان و طلبههای بیشتری را به این مسجد میکشاند؛ از جوانی 13 ساله که به شکایت از پدرش، که دین را قبول نداشت، دوساعت در گوشهای با او سخن می گفت گرفته تا پاسخ به سوال جوانی درباره امام زمان قبل از ظهور و بعد از آن، که دو روز جوابش طول میکشید جوانانی که سوالها شان از دغدغهای خبر میداد که محمدباقر عمرش را برای آن میگذاشت: «چه کنیم امت اسلام آگاه شوند؟» این سوال ها، حتی در زمان خستگی او را به وجد می آوردند و زمان را از کفش می ربودند. شب و روزش به همین میگذشت، بهترین لحظات عمرش. وقتی در غار حرا نمازخواند، دعایش نجابت امت اسلام بود. گاهی برایشان از حزب بعث میگفت یا آنها را به سراغ کتاب ها می فرستاد تا بخوانند و بیشتر فکر کنند. این سوالها و کنجکاوی ها برای او بشارت بودند. میگفت: «سوال بیشتر از دعا مرا به خدا نزدیک میکند.»
برگرفته از صفحه 109 و 110 کتاب