پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر

این کتاب حاصل تامل بر سرنوشت و چیستی تفکر و زیست دینی و پرسش از امکان آن در جهان کنونی است.ایت تاملات در خصوص سه موضوع با یکدیگر مرتبطی صورت گرفته اند که هر یک از آنها فصلی از این کتاب را تشکیل داده است.

فصل اول این کتاب،با عنوان «امر دینی،جامعه و سیاسیت» بر روی وجوه اجتماعی و سیاسی امر دینی یا،به تعبیر صحیح تر،امر تئولوژیک،در دوران معاصر تمرکز داشته است.فصل دوم با عنوان «متون مقدس در جهان معاصر»، بر اساس تامل در خصوص وضعیت و جایگاه متون مقدس در جهان معاصر و موانع هرمنوتیکی سترگی که در برابر فهم متون مقدس در روزگار کنونی وجود دارند،به تحریر در آمده است.فصل سوم نیز با عنوان « تاملی بر امر دینی در جهان معاصر» به طرح پرسش از سرشت و امکان امر دینی و معنوی در جهان معاصر و تامل درباره این پرسش می پردازد.

"پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر" اثری است به قلم "بیژن عبدالکریمی" که شامل مجموعه‌ای از مصاحبه‌ها، مقالات و جستارها از وی می‌باشد. او در این کتاب تلاش می‌کند ارتباط بین دین و مدرنیته را نشان دهد. افرادی که "بیژن عبدالکریمی" درباره‌ی آنها بحث می‌کند، به دو گروه تقسیم می‌شوند: اول، سنت گرایان به طور کلی که در درجه اول جامعه حوزوی را در برمی‌گیرد، و دوم، مدرنیست‌ها به معنای محدود یعنی روشنفکران دینی.
دیدگاه نویسنده، رد سهولت دستیابی مردم به دین در عصر مدرنیته و فناوری است و حوزویان و روشنفکران دینی را علی‌الخصوص، مسئول این مشکل می داند. او معتقد است که حوزویان یا متکلمان به دلیل عدم درک جهان مدرن و رویارویی ایدئولوژیک با این مساله، با تبدیل مسائل دینی به سیستمهای الهیاتی و مفهومی، آن را به نوعی از معنا تهی می‌کنند و در نهایت چیزی جز سکولاریسم به دست نخواهند آورد. از سوی دیگر "بیژن عبدالکریمی" آن دسته از روشنفکران دینی را که در الگوی سوبژکتیویستی زندگی می‌کنند، قادر به درک امور دینی به شکل مقابله با یک امر اسرارآمیز و رازآلود نمی‌داند. بنابراین معتقد است آنها هرچه بیشتر در این مساله تقلا کنند، بیشتر در باتلاق نیهیلیسم فرو می‌روند.
"بیژن عبدالکریمی" در "پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر"، از تعریفی اگزیستانسیالیستی و البته گسترده از دین، یعنی رابطه انسان با امری مقدس، برای تطبیق دین و مدرنیته استفاده می کند و تا جایی که می‌تواند، ابعاد مختلف آنها را بررسی می‌کند.

در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:

بر اساس مواجهه ای پدیدار شناسانه با واقعیت های انسانی در جهان کنونی در می یابیم که بشر روزگار ما به شدت نهادمند شده است و بخش اعظم رفتارهای او نه تابعی از میل،اراده،تصمیم و نحوه ی تفکر او بلکه تابعی از موقعیت فرد در ساختارهای جهان جدید است.

برگرفته از صفحه 142 کتاب