سبد خرید شما خالی است

مادران چهارده معصوم علیهم السلام

کد محصول (574835)

(2)

کتاب "مادران چهارده معصوم علیهم السلام"

به قلم حیدر مظفری ورسی

زمان باقی مانده
135,000 تومان
121,500 تومان

اطلاعات بیشتر

اثر حاضر با رويکرد تاريخی و نسب نگاری به زندگانی بانوانی فرهيخته و شخصيت‌هايی مهم و تأثيرگزار در تاريخ اسلام پرداخته است که در دامان پرمهر هر يک از آنان، معصومی پرورش يافته است. ترتيب فصل‌بندی اين کتاب بر اساس تاريخ حيات آن مادران گرامی است. در هر فصل، ابتدا به مشخصات فردی هر يک از مادران گرامی معصومان عليهم السلام از جمله قبيله و مليت ايشان اشاره و سپس به نسب و جايگاه آنان پرداخته شده است و در پايان، فرازهايی از زندگانی آن مادران بافضيلت و نيز شايستگی‌ها و فضايلی که آنان به واسطه همدمی با خاندان رسالت و امامت کسب نمودند، بيان شده است.

در بخشی از کتاب می خوانیم:

طلوع خورشید مکه  
حضرت محمد صلی الله علیه و آله در عام الفیل، نزدیک طلوع صبح روز جمعه هفدهم  ربیع الاول، به دنیا آمد. مادرش آمنه درباره وضع حمل خویش می گوید:  
چند روز بر من گذشت که ناراحت بودم می دانستم که در آستانه  وضع حمل هستم در آن روز هنگام غروب، درد من افزون شده و من تنها در اتاق خود به پشت خوابیده بودم و به شوهر جوان مرگم  عبدالله و به تنهایی خودم فکر می کردم.
آهسته آهسته اشک می ریختم خیال داشتم برخیزم و دختران عبد المطلب را باخبر کنم؛ اما هنوز این خیال به تصمیم قطعی نرسیده بود؛ زیرا گمان نمی بردم که این درد درد زایمان باشد.  
ناگهان آوایی به گوشم رسید که بسیار به دلم خوش آمد. صدای چند زن را شنیدم که بر بالینم نشسته اند و با هم درباره من صحبت می کردند. از صدای آرام و دلپذیرشان آن قدر خوشم آمد  که درد خویش را فراموش کردم سرم را از روی زمین برداشتم که ببینم زنانی که در کنار من نشسته اند کیستند و از کجا آمده اند و با من چه آشنایی دارند. چه قدر زیبا و خوش رو و پاکیزه بودند؛ مثل این که به دور سیمای شان هاله هایی از نور می چرخید. گمان کردم از زنان بزرگ قریش و بانوان مکه هستند. در حیرت بودم که چگونه بی خبر به اتاق من آمده اند و چه کسی از حال من با خبرشان کرده است؟  
به رسم عرب ها که در برابر بزرگانشان بر می خیزند، برخاستم و گفتم پدر و مادرم فدای شما باد از کجا آمده اید؟ کیستید؟ بانوی سمت راست من گفت: من مریم مادر مسیح دختر عمران هستم. دومی  خودش را آسیه همسر خداپرست فرعون معرفی کرد. دو تای دیگر هم دو فرشته بهشتی بودند که به خانه من آمده بودند. دستی که از  بال پرستو نرم تر بود به پهلویم کشیده شد. دردم آرام گرفت؛ اما ابهامی همچون هوای مه گرفته صبحگاهان بهاری به فضای اتاق افتاد که دیگر نه چیزی می دیدم و نه آوایی می شنیدم. این حالت بیش از  چند لحظه دوام نیافت که آهسته آهسته آن ابهام محو شد و جای خود را به نور روحانی بخشید در روشنایی این نور ملکوتی پسرم  را بر دامنم یافتم که پیشانی عبودیت بر زمین گذاشته بود و نجوایی نامفهوم گوشم را نوازش میداد با این که گوینده را نمی دیدم و نه از  نجوایش مطلبی را در می یافتم باز هم خوشحال بودم.... تا چند  لحظه زبانم بند آمده بود و بعد از لحظاتی ناگهان زبانم باز شد و فریاد کشیدم:ام عثمان!ام عثمان! خواستم از او کمک بطلبم.ناگهان متوجه شدم که پسرم در آغوشم آرمیده است.

مشخصات

مشخصات محصول
شابک
978-064-195-711-9
شناسه ملی
3222714
تعداد صفحات
208 صفحه
موضوع
چهارده معصوم علیهم السلام-مادران
نویسنده
حیدر مظفری ورسی
انتشارات
مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی
سایز
رقعی ( 14 * 21 cm )
نوع صحافی
صحافی با چسب سرد
زبان کتاب
زبان فارسی

دیدگاه ها (0)