اطلاعات بیشتر
رمان "آواز بچه آتش " نوشته اکبر صحرایی است که که بر اساس زندگی شهید محراب , آیت الله دستغیب نوشته شده است و نشر کتاب جمکران آن را منتشر کرده است .نام کتاب با توجه به وقایعی که در جشن هنر شیراز و نمایش زننده "خوک بچه آتش" اتفاق افتاد , انتخاب شده است .
شخصیت اصلی این رمان 224 صفحه ای نادر اتابکی است که بر اساس اسناد ساواک با نام مستعار نادر اتابکی زیر گزارش های موجود از بیت شهید دستغیب ثبت شده است و این شخصیت را در ذهن نویسنده شکل داده است .بنا بر اسناد ساواک قبل از انقلاب اسلامی به فردی با این نام مستعار ماموریت داده میشود که در بیت آیت الله دستغیب نفوذ کند و گزارش ها را به صورت روزانه و هفتگی به ساواک ارائه دهد.
این رمان از دو دفتر تشکیل شده است دفتر اول که روایت آن از هنگام وقوع انفجار و شهادت آیت الله دستغیب آغاز می شود و به تدریج زمان به عقب بازمی گردد و به حدود سال 57 میرسد. در دفتر دوم مخاطب با شخصیت نادر اتبکی بیشتر آشنا می شود.
وقایع داستان منطبق بر زندگی شهید دستغیب است اما شخصیت اتابکی زاده تخیل نویسنده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
جلسات موعظه آخری که نادر به مسجد جمعه می رفت و دستغیب هم از نفس مطمئنه و قلب سلیم و ایمان و... می گفت , از یک طرف و از طرف دیگر اعمال خلاف خالق, نادر را به فکر انداخت تا محله را از شر و فساد نادر پاک کند .نقشه اش را با رفیق جِنگش , بهنام در میان گذاشت :
می آی خالق رو بکشیم ؟
خالق ؟!!
بهنام جوری با تعجب اسم خالق را برد که که انگار قرار بود شاه را بکشند !
نادر گفت : نکنه می ترسی؟
خودم که می ترسم !بابا هم می ترسه !
ما رو بگو با کی رفیق شدیم من می کشم !
خالق رو ! اون ده تا رو با چاقو حریفه!چه جوری می خوای بکشی ؟ نکنه اسلحه داری ؟
آدمای عرق خورده گیج و منگ و لاجون می شن . شب کمین می کنیم تو کوچه . با چاقو می زنیمش !
نه ! باید اول , فتواش و اجازه اش رو از آقوی دستغیب بگیرم .
( کتاب آواز; بچه; آتش / صفحه152 )
