ارزیابی انقلاب امام حسین علیه السلام

کتاب ارزیابی انقلاب امام حسین علیه السلام را مهدی پیشوایی ترجمه کرده است این کتاب درصدد بررسی شواهد متعددی است که نشان می دهد انقلاب امام حسین علیه السلام پیامد حوادثی بوذ که پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تکوین یافت و منجر به انحراف حکومت اسلامی از محور اصلی خود گردید. روی کار آمدن عثمان که اصل حکومت و زمامداری اسلامی و عدالت اجتماعی را زیر پا گذاشت و جامعه اسلامی را با وضع بحرانی و خطرناکی روبرو ساخت , دسیسه های معاویه برای رسیدن به حکومت , استحکام پایه های حکومت آینده معاویه با موافقت عملی خلفای وقت , به قدرت رسیدن معاویه در شام و در نهایت , ماجرای ولیعهدی یزید, همه امتداد تسلسل حوادث پس از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله و ریشه های انقلاب امام حسین علیه السلام به شمار می روند. از این رو می توان گفت انقلاب خونین امام حسین علیه السلام حلقه ای از زنجیره حوادث بود که یک سر آن به فاجعه کربلا و سر دیگر آن به ماجرای سقیفه منتهی شد و این حلقه در کربلا نیز خاتمه نیافت .

این کتاب در سه فصل اصلی تنظیم شده است .

فصل اول شرایط سیاسی و اجتماعی

فصل دوم انگیزه های انقلاب امام حسین علیه السلام

فصل سوم آثارانقلاب امام حسین علیه السلام در حیات جامعه اسلامی

در بخشی از این کتاب می خوانیم :

ضرورت یک اقدام انقلابی

از این رو علی علیه السلام در اثر احاطه عمیق به شرایط اجتماعی و رمحی که جامعه اسلامی را تهدید به نابودی می نمود ـ احساس می کرد که جذر و مد انقلابی که منجر به کشته شدن عثمان شد , اقتضای یک اقدام انقلابی دارد که شامل مسائل اساسی و بنیادی جامعه اسلامی از نظر اقتصادی , سیاسی و اجتماعی باشد و چون بیعت یک قرارداد حقیقی میان ملت و زمامدار اسلامی است که مسئولیت ها و تکالیف و حقوقی برای هر یک از طرفین ایجاد می کند ,  علی علیه السلام از جواب فوری به پافشاری جمعیت و یاران پیامبر برای قبول بیعت و خلافت خودداری می کرد . نظر او این بود که با یک اقدام آزمایشی میزان آمادگی مردم را برای تحمل روش انقلابی بسنجد تا بعدها که دشواری شرایطی را که باید در پرتو آن با فساد مبارزه کنند احساس نمودند, خیال نکنند وی آنها را غافلگیر نموده و یا از شتاب زدگی انقلابی آنها به نفع خود بهره برداری کرده است. از این رو در پاسخ مردم چنین فرمود:

«دست از من دست برداریدو دیگری را بطلبید. چون کاری که در پیش است مشکلات گوناگونی در بر دارد که دل ها طاقت تحمل و عقل ها یارای پذیرش آن را نخواهند داشت .آفاق جهان اسلام را ابرهای سیاه ظلم و بدعت فراگرفته و راه روشن آیین اسلام تغییر یافته است. این را یقین بدانید که اگر من خلافت را بپذیرم , طبق آنچه خود می دانم با شما رفتار خواهم نمودو به سخن هیچ گوینده و سرزنش هیچ ملامت کننده ای گوش نخواهم داد...

( کتاب ارزیابی انقلاب امام حسین علیه السلام / صفحه 42 )