شازده کوچولو
کد محصول (447713)
کتاب " شازده کوچولو" به قلم آنتوان دو سنت اگزوپری مترجم معصومه صفایی راد
اطلاعات بیشتر
آنتوان دوسنت اگزوپری در سال 1900 میلادی به دنیا آمد و 44 سال بیشتر زندگی نکرد, اما در طول همین عمر کوتاهش نیز آثاری به جای گذاشت که نام او را برای همیشه در تاریخ جاودانه خواهد کرد. او فقط یک نویسنده نبود, که در حرفه های دیگری مانند خلبانی و خبرنگاری هم تبحر داشت و به غایت ماجراجو بود. همین ماجراجویی و توانایی اش در داستان نویسی و خلبانی سبب شد پرواز به مولفه اصلی داستان هایش تبدیل شود. بی شک شهرت او مرهون اثر به یادماندنی و جاودانه شازده کوچولو که نخستین بار در 1943 به فرانسه و سپس انگلیسی به چاپ رسید و به بیش از 200 زبان دنیا برگردانده شده و در قرن بیستم سومین کتاب پر خواننده جهان شد. اگزوپری در این داستان به شیوه ای سورئالیستی به بیان فلسفه خود از دوست داشتن و عشق و هستی می پردازد. نویسنده در این داستان از دیدگاه یک کودک پرسشگر سوالات بسیاری از انسان ها و کارهایشان است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
توی دومین سیاره, یه آدم خودپسند زندگی می کرد.
خودپسند وقتی که از دور شازده کوچولو رو دید, فریاد زد:
_ بفرمایید, یکی داره برای تحسین می آد.
برای خودپسندها, آدم های دیگه همه تحسین کننده هستن.
شازده کوچولو گفت:
_ سلام ... چه کلاه بامزه ای دارید.
_ این برای سلام کردنه. سلام دادن به کسانی که تشویقم می کنن. متاسفانه هیچ وقت کسی از اینجا رد نمی شه!
شازده کوچولو که نمی فهمید چی می گه, جواب داد:
_ ها؟
خودپسند راهنمایی کرد:
_ دست هات رو بهم بزن.
شازده کوچولو دست زد و خودپسند متواضعانه با برداشتن کلاهش, سلام کرد...
شازده کوچولو با خودش گفت:
_ این از دیدن پادشاه هم جالب تره
دوباره شروع کرد به دست زدنو خودپسند هم دوباره با برداشتن کلاهش شروع به سلام دادن کرد. بعد از پنج دقیقه تمرین,شازده کوچولو از این بازی یکنواخت خسته شد.
_ برای این که کلاه بیفته چی کار باید کرد؟
( کتاب شازده کوچولو / صفحه 57 و 58 )