سبد خرید شما خالی است

مترجم دردها

مترجم دردها

کد محصول (447758)

(0)

کتاب" مترجم دردها" مجموعه نه داستان به قلم جومپا لاهیری مترجم امیر مهدی حقیقت

زمان باقی مانده
14,500 تومان
14,500 تومان

اطلاعات بیشتر

جوما لاهیری در خانواده ای بنگالی در لندن به دنیا آمده و بزرگ شده آمریکاست; در دانشگاه بوستون ادبیات خلاق خوانده و دکترای ادبیات تطبیقی و مطالعات رنسانس دارد. این مجموعه داستان که اولین اثر لاهیری است برنده جایزه پولیتزر ادبی سال 2000 شده و داستان های آن قبلا در بسیاری از نشریات معتبر ادبی از جمله هاروارد ریویو, سلمندر, آگنی ریویو و نیویورکر به چاپ رسیده اند. دریافت جایزه بهترین کتاب اول نیویورکر, جایزه ی پن همینگوی, جایزه کتاب برگزیده پابلشرز ویکلی و... از افتخارات این نویسنده سی و هشت ساله هندی است

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

قلب شوکمار تندتر زد. تمام روز منتظر بود برق برود. به حرف دیشب شبا فکر می کرد, به اینکه دفترچه تلفن را نگاه کرده بود. تصور شبای آن روزها برایش خوشایند بود. بار اولی که همدیگر را دیده  بودند شبا چقدر جسور بود و در عین حال عصبی , و چقدر امیدوار. پای ظرفشویی کنار هم ایستادند. تصویرشان توی قاب پنجره جا گرفت.شوکمار خجالت کشید; مثل اولین بار که جلوی آئینه, بغل هم ایستاده بودند. یادش نمی آمد که آخرین بار کی با هم عکس گرفته اند. خیلی وقت بود مهمانی نرفته بودند. دیگر دونفری هیچ جا نمی رفتند. توی دوربین هنوز عکس هایی از دوران حاملگی شبا بودکه وسط حیاط انداخته بودند. شستن ظرف ها که تمام شد تکیه دادند به کابینت و دست ها را با دو طرف حوله آشپزخانه خشک کردند.سر ساعت هشت خانه تاریک شد.شوکمار شمع ها را روشن کرد. از شعله های کشیده و ثابت انها خوشش آمد.

شبا گفت: « بیا بنشینیم بیرون. فکر کنم هوا هنوز گرم باشد.»

هرکدام شمعی برداشتند و روی پله ها نشستند. هنوز برف روی زمین بود و عجیب به نظر می رسید کسی در هوای ازاد بنشیند. اما هوا آنقدر تازه و مطبوع بود که همه مردم هوایی شده بودند و از خانه ها زده بودند بیرون. درهای توری مدام باز و بسته می شد. یک عده از همسایه ها چراغ قوه به دست از جلوشان گذشتند.

مردی با موهای نقره  ای داد زد: « داریم می ریم کتابفروشی نگاهی به کتاب ها بیندازیم. » همسر لاغرش بادگیر پوشیده بود و قلاده سگی را در دست داشت.آقا و خانم برفورد بودند که سپتامبر گذشته یک کارت تسلیت توی صندوق نامه شبا و شوکمار انداخته بودند. « شنیدم ان طرف ها برق نرفته.»

شوکمار گفت:« کاش نرفته باشد. وگرنه مجبورید کتاب ها را توی تاریکی نگاه کنید. »

(کتاب مترجم دردها / صفحه 25 )

مشخصات

مشخصات محصول
نویسنده
جومپا لاهیری
مترجم
امیرمهدی حقیقت
انتشارات
نشر ماهی
موضوع
داستان کوتاه / ترجمه شده
شابک
978-964-93333-3-5
شماره کتاب شناسی ملی
1853984
تعداد صفحات
224 صفحه
سایز
رقعی
نوع جلد
شومیز (معمولی)

دیدگاه ها (0)