دعبل و زلفا
کد محصول (448078)
کتاب"دعبل و زلفا" به قلم مظفر سالاری
اطلاعات بیشتر
این رمان تلاش دارد بر اساس داده های تاریخی،با بازسازی و بازآفرینی ماجراها و حوادث بپردازد؛هر چند سرانجام میان تاریخ و رمان تفاوت هایی است.
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
سر سرای قصر موصلی،مانند روز،روشن بود.از چند اتاق،صدای موسیقی یا آواز زنانه شنیده می شد.رفت و آمد،زیاد بود.دعبل نفهمید چگونه از پله ها بالا رفت و خود را به طبقه ی سوم رساند.پایش بی اختیار پیش می رفت و به تردید های صاحبش توجهی نمی کرد.دعبل نمی خواست بیش از آن،آلت دست موصلی و دربار شود.می دانست که باید همچو موسی از دربار فرعون رها شود و به راه خود رود.دوست داشت در جایی مثل قصر موصلی زندگی کند و ترانه هایی بسراید که همه را به شگفتی وا دارد.موسیقی و شراب و بزم های دربار را دوست داشت.اگر خود را با خواسته های موصلی و دربار،هماهنگ می کرد،به آنچه می خواست دست می یافت.حتی می توانست با زلفایی که تبدیل به رامشگری بی مانند می شد،ازدواج کند؛اما در نهادش خود را مرد فریاد و مبارزه و تحمل روزهای دشوار می دید.می خواست با سلاح شعر،پرده از ستم بزرگی برگیرد که زیر ظاهری با شکوه و فریبنده، جریان داشت.