قصه های همین الان
قصه های همین الان
کد محصول (448277)
کتاب « قصه های همین الان » به قلم مجید ملا محمدی
اطلاعات بیشتر
این کتاب مجموعه ای از داستان های جذاب برای نوجوانان است . داستان هایی که از دل تاریخ ایران و مسلمان های سایر نقاط جهان بر آمده . این قصه های جذاب علیرغم داشتن زمان ها و مکان های مختلف همگی یک عنصر مشترک دارند . سبک زندگی ایرانی اسلامی . همان بخشی که مانند نخ تسبیح این حکایت های رنگارنگ را به هم وصل می کند
قصه های همین الان کشکولی ست که اطلاعات مفیدی را علاوه بر لذت مطالعه داستان به نوجوانان هدیه می دهد.
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم :
دو تا الاغ ، یکی جوان یکی پیر ، سر چاه آبی به هم رسیدند . اولی گفت : « عررر .. » هر دو الاغ آمدند که از هم جلو بیفتند و سر جوی کنار چاه جا بگیرند. دیدند جوی آب ، خالی از آب است .
درویش اول که بر الاغ جوان سوار بود ، یک سلام خشک و خالی به درویش دوم کرد . یک نگاه چپ چپ به سرتاپای او انداخت و گفت : « هوم، می بینم که تو هم مثل من فقیر هستی و همه ی دارایی ات آن یک خورجین و این الاغ پیر است !»
درویش دوم از الاغ پیر پیاده می شد . به او خندید و جلو رفت . دستش را دراز کرد ، دست او را گرفت و کمکش کرد تا پایین بیاید . بعد گفت : « شکر خدا که من همسفر خوبی را پیدا کرده ام . در راه که می آمدم با خودم می گفتم تنهایی سفر کردن جقدر سخت است .»
کاش یک درویش مثل خودم پیدا می شد و با من حرف می زد !
درویش ها سر چاه رفتند . الاغ ها گوش هایشان را صاف کردند و خیره شدند به آن دو . آن ها خوب می دانستند که آن چاه آب دارد چرا که بهتر از آدم ها بوی آب را حس می کردند . ...
کتاب قصه های همین الان / صفحه ی 172