دختر موشرابی
کد محصول (449023)
کتاب"دختر مو شرابی" به قلم محمد حسین زاده
اطلاعات بیشتر
ظاهرا در دربار همه چیز جای خود است.خبر رسیده بود که شاه همین روزها از سفر سوم خود به فرنگ بر می گردد.همه در تکاپوی فراهم آوری مراسمی درخور استقبال از شاه قاجار بودند.انیس الدوله بر همه ی امور نظارت داشت.از آب و جارو کردن خیابان های منتهی به گلستان تا بساط قربانی و سپنج داخل مجموعه دربار قاجار.
سوروساتی هم مهیا کرده بود برای حضور اعلیحضرت همایونی در حرمسرا بعد از چندین هفته دوری!عاقبت شاه رسید و مراسم مفصل استقبال برگزار شد.درباریان و خانواده های متنفذین دورتادور صحن حیاط کاخ با فاصله ی یکسان از حوض وسط آن،منظم ایستاده بودند و شاه سان می دید.
زن و مرد به احترامشاه خم می شدند و از اینکه قبله ی عالم به ایران برگشته اند و خورشید سلطنت نور خود را از سر مملکت کم نکرده است،خدای را سپاس می کردند.ملیجک با آن لبا های مسخره رنگارنگ و صورت سیه شده اش،تنبک می زد و قر می داد و مزه پرانی می کرد که« ای به قربان سبیل همایونی که دلمان تنگ شده بود برای لاخ لاخش!»
برگرفته از صفحه 89 و 90 کتاب