سبد خرید شما خالی است

ترجمه و شرح کشف المراد

کد محصول (569803)

(3)

کتاب "ترجمه و شرح کشف المراد"
خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی

ترجمه و شرح: دکتر علی شیروانی

زمان باقی مانده
490,000 تومان
441,000 تومان

اطلاعات بیشتر

کشف المراد به اصول دین، خداشناسی، نبوت و معاد پرداخته و به نوعی می‌توان گفت که راهنمایی برای درک بهتر اعتقادات اسلامی است. این کتاب به‌ویژه برای دانشجویان و محققان علوم اسلامی اهمیت ویژه‌ای دارد. کتاب شامل فصول متنوعی است که هر کدام به موضوعات خاصی مانند توحید، عدل الهی، نبوت و معاد می‌پردازند.

در بخشی از کتاب می خوانیم:

قضاء و قدر  
متن: اگر مقصود از قضا و قدر (در سخن اشاعره که با استناد به آن قائل به جبر  شده اند) افریدن فعل باشد و این که افعال انسان ها در واقع افريده خدا ومنتسب  به اوست نه ما محال لازم می آید که بیان آن گذشت و اگر مراد از آن الزام باشد. که خدا افعال انسان ها را واجب ساخته است، این تنها درباره کارهایی که در  شرع واجب شده، صادق است و اگر مراد اعلام باشد که خداوند افعال انسان ها  را در کتاب نوشته و اعلام کرده است، مطلقا نسبت به همه افعال این معنا صحیح است و آن را امیر مؤمنان در حدیث اصبغ بیان کرده است.  
شرح : واژه قضاء در چند معنا به کار می رود 1 - آفریدن و تمام کردن. خدای متعال می فرماید: «آنگاه هفت آسمان را در دو روز آفرید و به اتمام رساند.» (فصلت (12)  
2 - حکم کردن و ایجاب نمودن، مانند: «پروردگار تو لازم و واجب نمود که جز او  را نپرستید.» (اسراء23) 
3 - اعلام و اخبار، مانند: «بنی اسراییل را آگاه کردیم و به ایشان خبر دادیم در  کتاب» (اسراء4)
واژه قدر نیز در چند معنا به کار می رود 1 - خلق و آفریدن، مانند: «و مواد غذایی  آن را درش آفرید.» (فصلت 10)  
2.کتابت مانند سخن شاعر که می گوید و بدان که خدای صاحب جلال همانا  نوشته است در صحیفه های نخستین که نگاشته است.  
3.بیان، مانند «مگر همسر او که بیان کردیم که از باقی ماندگان است.» (نمل 57)
پس از روشن شدن معانی لغوی واژه قضا و قدر به اشعری می گوییم: مقصود تو  از این که میگویی خدای متعال کارها و اعمال بندگان را قضا و تقدیر کرده است.  چیست؟ اگر مقصودت آن است که کارهای ایشان را خلق و ایجاد کرده است، به گونه ای که کارهای انسان ها، تنها مستند به خدا باشد و هیچ استنادی به خود انسان ها نداشته باشد ،که بطلان آن را روشن ساختیم و دانستیم که افعال مستند به ماست. و اگر مقصود آن است که خداوند کارهای انسان ها را الزام کرده است. این  امر جز در امور واجب صحیح نیست؛ و اگر مقصود آن است که خدای متعال کارهای انسان ها را بیان کرده و آن ها را نوشته و اعلام داشته است که آنان چه کارهایی را در آینده خواهند کرد، این مطلب حقی است، چون خدای متعال تمام  این امور را در لوح محفوظ نگاشته و برای فرشتگانش بیان داشته است. و همین معنای اخیر متعین است، زیرا مسلمانان اتفاق نظر دارند بر این که راضی بودن به  قضا و قدر خداوند واجب است و از طرفی می دانیم که رضا به کفر و سایر امور  قبیح جایز نیست،( و این نشان می دهد که مقصود از قضاء خداوند، که باید به آن راضی بود، نفس کارهای بندگان نیست که در میان آن ها کفر و دیگر قبایح وجود  دارد.  
ممکن است اشاعره در مقام اعتذار بگویند( مقصود از قضاء خداوند همان افعال بندگان است و) وجوب رضای به آن، از جهت فعل خداوند بودن آن است، و  عدم رضا به آن از جهت کسب است. این اعتذار برای ایشان سودمند نیست، زیرا  اولاً نظريه كسب باطل است و ثانیاً: چون ما می گوییم اگر کفر به سبب قضا و قدر  الهی، کسب باشد، باید بنده از همان جهت کسب نیز به کفر راضی باشد و این بر  خلاف عقیده شماست. و اگر به قضا و قدر الهی کسب نباشد، این سخن که همه  پدیده ها مستند به قضا و قدر الهی است باطل خواهد بود.  
بدان که امیر مؤمنان علی بن ابی طالب که درود و سلام خدا بر او باد - معنای  قضا و قدر را بیان کرده و آن را به طور کامل در حدیث اصبغ بن نباته شرح نموده  است، آنگاه که از نبرد صفین باز می گشت، پیرمردی در برابر او ایستاد و گفت:  ای امیر مؤمنان درباره حرکت ما به سوی شام به ما بگو که آیا به سبب قضا و قدر الهی بود؟  
- سوگند به خدایی که دانه را شکافت و روح را افرید ما قدمی بر نداشتیم،به دره ای فرود نیامدیم و بر تلی فرا نرفتیم مگر به قضا و قدر .
- تا کنون رنج خود را نزد خداوند محسوب می داشتم، اما اینک پاداشی  برای خود نمی بینم.  
سکوت کن ای پیر! نه آنگونه است که تو پنداشتی، بلکه خداوند پاداش  شما را بزرگ داشت در راهتان آنگاه که می رفتید و در بازگشتتان آن گاه که باز می گشتید. شما در هیچ یک از حالت هایتان نه مکره بودید و نه مجبور.  
_چگونه در حالی که قضا و قدر ما را می راند؟  
_هرگز! شاید تو می پنداری قضاء لازم و قدر قطعی در کار است اگر چنین باشد پاداش و کیفر، وعده و وعید و امر و نهی باطل خواهد بود و از سوی خداوند  نکوهشی برای هیچ گناه کار و نه ستایشی برای هیچ نیکوکار روا نخواهد بود؛ نه  نیکوکار به ستایش سزاوارتر از بدکردار است و نه بدکردار به نکوهش سزاوارتر از  نیکوکار.این سخن پرستندگان بت ها و سپاهیان شیطان و شاهدان دروغ و  حقیقت نابینایان است؛ و آنان قدریه و مجوس امت اسلامی اند. امر خدا تخییری، نهى خدا تحذیری و تکلیف خدا آسان است، او با معصیت گناه کاران مغلوب  واقع نشد، و با اکراه اطاعت نگردید(کسانی که او را اطاعت کردند، در این کار  مختار بودند و نه مکره و مجبور. پیامبران را بیهوده نفرستاد و آسمان ها و زمین و  آنچه را میان آن هاست باطل نیافرید. این گمان کسانی است که کفر ورزیدند. پس وای بر آنان که کفر ورزیدند از آتش.
_پس قضا و قدری که حرکت ما جز به سبب آن دو نبود، چیست؟  
این همان امر و حکم خداوند است. آنگاه حضرتش این آیه را تلاوت نمود: «پروردگار تو حکم کرد که جز او را نپرستید.» (اسراء 22) سپس پیر با شادمانی برخاست و می گفت:  
تو همان راهبری که با فرمانبرداری اش در روز قیامت از پروردگار خود امید خشنودی داریم.  
آنچه را پوشیده و مشتبه بود از دین ما برایمان روشن ساختی. پروردگارت از طرف ما تو را جزای نیک دهد.
ابوالحسن بصری و محمد خوارز می گفته اند وجه تشبیه امام علیه السلام جبر را به مجوس چند چیز است: 
1 - از ویژگی های مجوس آن است که سخنانی سست و عقایدی بی پایه و  واضح البطلان دارند؛ اهل جبر نیز چنین اند.  
2 - عقیده مجوس آن است که خداوند چیزی را می آفریند آن گاه از آن برائت می جوید همانگونه که ابلیس را آفرید و سپس از او دوری جست. اهل جبر نیز  گفتند: خدای متعال کارهای قبیح را انجام می دهد و سپس از آنها برائت می جوید.  
3- مجوس گفتند: ازدواج با خواهران و مادران با قضا و قدر و اراده خداوند  صورت می پذیرد اهل جبر نیز با ایشان موافقت کردند آنجا که گفتند: ازدواج مجوس با خواهران و مادرانشان با قضا و قدر و اراده خداوند انجام می شود.  
4 - مجوس گفتند: قادر برخیر، قدرت بر شر ندارد و به عکس، و اهل جبر گفتند:  
قدرت، فعل را ایجاب می کند و بر آن تقدم ندارد( بلکه مقارن با فعل حادث  می شود). بنابراین، انسان قادر بر خیر، قدرت بر شر ندارد و به عکس. زیرا انسان  قادر بر خیر کسی است که از او خیر صادر می شود و هنگام صدور خیر شر سر نمیزند و تحقق نمی یابد پس قدرت بر شر نیز که مقارن تحقق شر است، در او  وجود ندارد.

برگرفته از صفحات 136الی 139 کتاب

مشخصات

مشخصات محصول
شابک
978-964-7669-58-0
شناسه ملی
83-6354م
موضوع
کلام شیعه امامیه
مترجم
دکتر علی شیروانی
انتشارات
انتشارات دارالعلم
سایز
وزیری
نوع صحافی
صحافی با چسب سرد

دیدگاه ها (0)