در جست و جوی ثریا
کد محصول (574833)
کتاب "در جست و جوی ثریا"
به قلم عبدالرسول کشمیری
اطلاعات بیشتر
زندگی تویِ ایران از دریچهٔ نگاه یک نخبهٔ رنج کشیده که سختیهای زندگیش نه تنها از شوخ بودنش کم نکرد که نمک شوخیهاش رو بیشتر کرد.انتخابهای عجیبی که مخالفت آدمهای مهم زندگیش رو به همراه داشت اما عبدالرسول کوتاه نیومد که نیومد؛ با خنده تمام شرط و شروط رو پذیرفت و سختیها رو به جون خرید تا به اون چیزی که با دو دوتا چهارتای خودش سازگاره برسه.اما گاهی جریان زندگی طبق این حساب و کتابها جلو نمیرفت و حسابی به همش میریخت. این به هم ریختگیها بود که دنیای درس بهش داد و آقای کشمیری ما رو از این رو به اون رو کرد. شخصیت پخته و بامزه و به قول خودش مَلَسی که یه رد پا از خودش تو همهٔ رشتهها داشته و یه سرکی به همه فرمولها کشیده.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
ب)رده سنی کودک و نوجوان
به رابطه عجیب و نسبتاً معكوس بين سن و ظرفیت معنوی و روحی وجود داره نطفه ای که به انسان از اون به وجود اومده بالاترین ظرفیت فیزیکی و متافیزیکی رو داره شاید شصت هفتاد درصد شخصیت و ویژگی های روحی و جسمی و استعداد ،شخص توسط همون نطفه اولیه شکل بگیره حکایت میکنن که از یه حکیم پرسیدن تربیت بچه از کی شروع میشه؟ گفت از سیصد سال قبل از تولدش
ذره ذره رفتار والدین و اجدادش در نحوه تشکیل نطفه اون مؤثره و این نطفه هم بالاترین میزان شخصیت مادی و معنوی این فرزند رو تشکیل میده بعد از نطفه بیشترین ظرفیت روحی و جسمی مربوط به دورانیه که کودک در شکم مادر به سر می بره و بعد از اون دو سال اول بعد از اون دوران طفولیت بعد از اون دوران نوجوانی و بعد جوانی و الی آخر به انسان چهل ،پنجاه ساله خیلی خیلی سخته که بتونه در رفتارش تغییر ایجاد کنه و با یه اشکال عقیدتی یا رفتاری رو اصلاح کنه؛ اما روح به کودک اون قدر پاک و با صفاست و اون قدر ظرفیت داره که به راحتی می تونه رفتار یا عقیده باطلی رو اصلاح کنه حتی پیچیده ترین مفاهیم توحیدی و عرفانی رو میتونه در قالب محبت بپذیره و هضم کنه، به گونه ای که مادام العمر در مسیر توحیدی باشه و با هیچ طوفان اعتقادی نلرزه همین روح وسیع اگر فاسد شد در دوران بعدی زندگی، حتی اگر ده تا پیامبر هم بخوان اخلاق و اعتقادش رو درست کنن نمی تونن.
بنابراین اولین هدف صهیونیسم و بیشترین سرمایه گذاری اون در حمله فرهنگی دراز مدت حمله به روح و روان کودکه برا دوران حاملگی برنامه ریزی کردن برا دوران شیرخوارگی برنامه ریزی کردن، برا دوران کودکی برا مهد کودک برا دبستان برا کتاب های درسی کودکان برا کتاب های کمک آموزشی برا کتاب قصه هاشون برا کارتن هاشون برا اسباب بازی هاشون برا لباس شون برا خوراکی و تنقلات ،شون برا کیف مدرسه شون برا لوازم التحریرشون و حتی برا یه دونه مدادتراششون هم برنامه ریزی کردن.
تمام تلاش شون اینه که بچه غرق در و همیات بشه و به هیچ عنوان از وادی و هم و تخیل بیرون نیاد و هرگز عقلش فعال نشه فقط به دو سه نمونه اشاره می کنم تا خودتون عمق فاجعه رو حدس بزنین.
چند وقت پیش با بعضی از اقوام رفتیم خونه یکی از بستگان که بیست و پنج سال انگلیس زندگی کرده بود و الآن با درجه استادی به ایران برگشته و استاد دانشگاهه. بچه ها شروع کردن به دویدن و سر و صدا کردن ایشون برا این که اونا سرگرم بشن و آروم بگیرن رفت به کیسه پارچه ای آورد و اونو وسط حال خالی کرد فکر می کنید توش چی بود؟ سه چهار هزار قطعه کوچیک و بزرگ از قطعات لگو اون قدر مجهز و کامل بودن که حتی بزرگ ترها هم رفتن نشستن کنار بچه ها و به کمک اونا شروع به درست کردن چیزای جورواجور کردن همه چیز در این قطعات پیدا می شد، حتی کمک فنر چرخ دنده ،پیچ ،گیربکس فرمون پله درهای گوناگون لولا ......
مدتی بود دنبال یه بازی فکری درست و درمون برا بچه هام می گشتم اما پیدا نمی کردم. از ایشون پرسیدم این لگو رو از کجا گرفتین که این قدر مجهز و عالیه؟ گفت اینو از انگلیس آوردم تو ایران گیر نمیاد. تمام مشهد رو زیر و رو کردم اما نتونستم مثل یا شبیه اون رو پیدا کنم ولی عوضش تو مغازه های اسباب بازی فروشی تا دلتون بخواد عروسک های نیمه برهنه ای که با موسیقی تند میرقصن ،اسکلت اسپایدر من .... بود؛ و هواپیمایی که باتری میخوره و بعد از روشن شدن شروع می کنه به صدا دادن و دور خودش چرخیدن و بچه باید مثل بز فقط به حرکتهای اون نگاه کنه همین، فقط همین. بسته بندی هایی هم که از لگو وجود داره اون قدر کوچیک و قدیمی هستن که عملا هیچی جز یه چاردیواری کوچیک نمیشه باهاشون ساخت و قیمت هاشون هم نسبت به عروسک های مزخرف و وهم زا بسیار گرونه.
روی تمام لوازم التحریر بچه ها از کیف و دفتر گرفته تا مدادتراش و پاک کن یا عکس اسپایدر من و جن و اسکلته یا عکس سیندرلا و چار تا زن لخت درباره کتاب های درسی ای که برا بچه ها می نویسن،خوراکی هایی که برا بچه ها درست می کنن و کارتن هایی که برا بچه ها می سازن و پر ز لوده گری و اباحه گری و نابود کردن زیر ساخت های «نگرشی - اعتقادی» و توهین به مقدسات و توهم و خیاله نمی خوام حرفی بزنم.
ممکنه بگین خُب صهیونیسم داره تخریب فرهنگی می کنه، چرا وزارت فرهنگ ما صدا و سیمای ما و آموزش پرورش ما اصلاحات فرهنگی نمی کنن؟ در این باره هم نمی خوام حرفی بزنم فقط اینو بگم که از حجاب زن صهیونیست بفهمین که صهیونیستا یه ملت آرمان گرا و آینده نگرن ،نه توهمی و بی فکر و کوته بین و خودفروخته و وابسته و ضعیف و بی عرضه. اما با کمال تأسف آرمان شون برده کردن تمام بشریته و به دنبال این هستن که به همه افکار علاقه ها خواسته ها تلاش ها و ثروت های انسان های کره زمین بشن مسلط بشن. اونا شیاطینی انسی هستن که به مراتب از شیاطین جنّی به کار خود مسلط ترن؛ چرا که هم سنخ انسان هستن و ظرایف وجودی انسان رو بهتر درک می کنن.
نتیجه این که: اون چند لاخ مو قدرتمندترین ابزاریه که دشمن می تونه برا و همی کردن به ملت و در نتیجه نابود کردن تمامی زیر ساخت های اقتصادی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی همون ملت ازش بهره ببره و یقین بدونین مسئله بیحیایی و نیز تجمل گرایی که امروز دامنگیر کشور ما شده کاملاً یه طرح سیاسی بر آن نابود کردن و زمین زدن تمدنی که جلوی بلعیده شدن بشریت توسط استکبار رو داشت میگرفت.
برگرفته از صفحه 203 الی 207 کتاب