المصارع
کد محصول (447495)
کتاب المصارع مقتل کوتاه اباعبدالله الحسین علیه السلام به قلم سیدیحیی غیاث علوی
اطلاعات بیشتر
کتاب المصارع مقتلی کوتاه و خلاصه از سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین است. گردآورنده این مقتل بر اساس موضوعات فهرست شده مطالبی را به صورت خلاصه از مقاتل آورده و نام منبع در پاورقی ذکر شده است.در ابتدا حدیثی از امام محمد باقر نقل شده است که به نقل از نویسنده در منابع متعدد شیعه و سنی نقل شده است. قال الباقر علیه السلام : «خرج علی علیه السلام یسیر بالناس حتی اذا کان بکربلاءعلی میلین او میل تقدم بین ایدیهم حتی طاف بمکان یقال لها المقدفان فقال: « قتل فیها مئتا نبی و مائتا سبط کلهم شهدا و مناخ رکابو مصارع عشاق شهداء لا یسبقهم من کان قبلهم و لایلحقهم من بعدهم .» امام باقر علیه السلام فرمود: « امیرالمومنین علیه السلام با مردم حرکت کرد تا آنکه به نزدیکی کربلا رسید و فرمود:ر اینجا دویست پیامبر و دویست وصی از دنیا رفته اند و دویست سبط[ پیامبر ] با پیروانشان شهید شده اند. سپس به گرد آن چرخید و فرمود: اینجا خوابگاه مرکب ها و جایگاه بر خاک افتادن شهیدان است. گذشتگان بر ایشان سبقت نمی گیرند و آیندگان به ایشان نمی رسند.» نام کتاب از کلمه ای در این حدیث گرفته شده است: المصارع
برخی از ویژگی های این مقتل عبارتند از :
درک عمومی از واقعه عاشورا بیشتر به وقایع روز عاشورا در روضه های محرم و صفر محدود و خلاصه می شود و کمتر کسی به منابع و مقاتل رجوع می کند.
این کتاب به طور مختصرنقاط اصلی حرکت اباعدالله الحسین علیه السلام از مرگ معاویه تا شهادت حضرت را برای خواننده به دور از توضیحات تاریخی سندی و تحلیلی بر اساس معتبرترین تحقیقات مورخین رسم می کند و به مخاطب کمک می کند تا با کنار هم قرار دادن این خطوط که شامل دعوت ها, خطبه ها, نامه ها, دیدارها و ...به درک کلی از حرکت حضرت دست یابد.
طراحی این اثر بعد از مرحله ثبت وقایع آغاز شد.مجموعه ای از طرح ها جمع آوری شدو در نهایت بخشی از آنها انتخاب شدو بعد از تماس با صاحبان بیشتر آثارو کسب مجوز استفاده از آنها طرح ها در صفحات قرار گرفتند.
برخی از عناوین این مقتل عبارتند از :
مرگ معاویه
حرکت از مکه به سوی کوفه
رسیدن خبر شهادت مسلم و قیس به امام
بستن آب بر کاروان امام
خطبه امام برای سپاه کوفه در روز عاشورا
به میدان رفتن علی اکبر علیه السلام
به میدان رفتن قمر بنی هاشم علیه السلام
شهادت علی اصغر علیه السلام
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
عمربن خالد ازدی صیداوی به امام گفت: «یا اباعبدالله جانم به فدایت, می خواهم به یارانم بپیوندم و دوست نداشتم که عقب بیفتم و ببینم که تو یکه و تنها در میان خویشانت, کشته افتاده باشی.» حسین علیه السلام گفت:« پیش رو; ما هم ساعاتی دیگر به تو می پیوندیم.»عمرو به میدان رفت و آن قدر جنگیدتا به صف شهیدان پیوست. پس از وی خالد فرزندش برای جنگ آماده شد...
جلوی دشمن را گرفته بود و می جنگید. هیچ تیری سوی حسین علیه السلام نمی آمدمگر دست را مقابل آن سپر می کردو هیچ شمشیر نمی آمد مگر با جان از او محافظت می کرد. پس به حسین علیه السلام آسیبی نرسید تا آن مرد زخم های سنگینی برداشت. پس به حسین علیه السلام رو کرد و گفت:« آیا وفا کردم؟»
( کتاب المصارع / صفحه 192 و 193 )