دلشده
کد محصول (447860)
کتاب" دلشده" تحلیلی بر احوالات عارف توحیدی مرحوم سید هاشم حداد گردآورنده موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس
اطلاعات بیشتر
« دلشده » زندگی نامه عارف موحد حاج سید هاشم حداد به همراه شرح احوالات توحیدی این بزرگ مرد عرصه عرفان می باشد. در این اثر تنها به نقل خاطرات از خانواده و شاگردان وی اکتفا نشده بلکه سعی بر آن بوده که بیشتر به تحلیل و توضیح احوال و افکار عرفانی دوران سیر و سلوک ایشان پرداخته شود. بدیهی است این روش برای مشتاقان و سالکان در مسیر تقرب الی الله الگو و اسوه ای عینی قرار می دهد تا همچون چراغ راهی فرارویشان قرار گیرد و نجات بخش آنها در ظلمات این دار غرور و دنیای واهی باشد.
این کتاب در 9 فصل تنظیم شده است
فصل اول زندگی نامه
فصل دوم دلشده
فصل سوم بالا نشین
فصل چهارم لطافت سلوکی
فصل پنجم اخلاق عارفانه
فصل ششم آیین دلبری
فصل هفتم می بیغش
فصل هشتم آینه توحید
فصل نهم بارقه مهر
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
آیت الله کشمیری می فرمود: « زمانی که من در نجف اشرف بودم یکی از مجتهدان نزد من آمد و از من خواست که او را نزد سید هاشم حداد ببرم. به او گفتم: « منصرف شو و نرو.» چون او اهل بحث بود. ترسیدم که هنگام صحبت با آقای حداد مشکلی برای من درست کند و به ایشان بگوید دلیل تو برای فلان سخن چیست؟ ولی با اصرار و پافشاری اش, او را نزد آقای حداد بردم و سیدهاشم به نحو احسن از او استقبال کرد و او را روبروی خود نشاند با این حال من همچنان مضطرب و ترسان بودم. آن مجتهد از جایش برخاست و نزدیک آقای حداد نشست و گفت: « من نزد شما آمدم تا مرا ادب کنید! » سید گفت: « استغفرالله شما سید هستی و عالم, چگونه چنین حرفی می زنی؟ برخیز و سر جایت بنشین! پس بلند شد و مقابلش نشست . سید در ابتدا هیچ سخنی نگفت. در این هنگام درویشی وارد شد که با صدای بلند علی علی می گفت و آن را تکرار می کرد وسلام هم نکرد. سید حداد به او خوشامد گفت و به آن مجتهد گفت: « برخیز و برایش قلیان آماده کن! مجتهد بهت زده شد و گفت: « من قلیان آماده کنم؟پس سید حداد خطاب به اوگفت:« نزد من آمدی و بتی را پیش خود داری, برو بتت را بشکن! یعنی نفست را بشکن, بعد بیا! »
( کتاب دلشده / صفحه 38 )