سلوک سعادت
کد محصول (448283)
کتاب « سلوک سعادت » کلمات قصار،نامه ها،پندها و دستورات عارف کامل حضرت آیت الله شیخ علی پهلوانی سعادت پرور تهرانی به قلم علی رضا سعیدی
اطلاعات بیشتر
«آیت الله حاج شیخ علی سعادت پرور»در سال 1305 شمسی در تهران دیده به جهان گشودند.تحصیلات مقدماتی را در زادگاه خود آغاز نمودند و سپس برای ادامه ی تحصیل و تهذیب به قم مهاجرت کردندو از محضر اساتید بزرگی همچون امام خمینی،آیت الله بروجردی،آیت الله نجفی مرعشی بهره علمی و معنوی جستند.نقطه ی عطف معنوی و روحانی ایشان،آشنایی و ارتباط معنوی سی ساله با عارف کامل«علامه طباطبایی»بود که مراتب معنوی سلوک را در طریق شاگردی ایشان طی نمودند.ایشان در آذرماه 1383،ندای حق تعالی را لبیک گفتند و در حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها)به خاک سپرده شدند.
ای عزیزان من ! سربسته بگویم : منبع تمام اخلاق و کردار حسنه و سیّئه ، موحد بودن و نبودن است . اگر در خود رذیلتی دیدید ، بدانید توحید و خداپرستی در شما وجود ندارد ، بلکه به لفظ اکتفا کرده اید .
اگر می خواهید از غفلت های دنیا بر کنار باشید ، فکر مرگ را از خود بر کنار نکنید و اگر می خواهید به مقامات عالی ملکوتی برسید ، خدا را از نظر نیندازید ؛ خدا را ناظر اعمال و کردار خود ببینید ...
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم :
مگر خداوند هر کسی را به وادی سیر و سلوک راه می دهد ؟
روزی از عارف الهی ، مرحوم آیت الله پهلوانی از ارتباط علامه طباطبایی رحمة الله با مرحوم آیت الله قاضی ، آن عارف بزرگ ، سوال کردم که ایشان فرمودند : « از زمانی که مرحوم علامه طبابایی وارد نجف شدند و با آقای قاضی ارتباط داشتند و ما وقتی منزل ایشان می رفتیم ، ایشان عکس آقای قاضی را در تاقچه منزل گذاشته بودند . البته بعد ها برداشتند و ایشان در جلسات اخلاقی از مرحوم اقای قاضی اسم می بردند و وقتی اسم آقای قاضی را می بردند ، نمی دانم چه بگویم مثل یک چوب خشک می شدند و یک حالت خاصی پیدا می کردند . مخصوصا در چهار - پنج سال آخر زندگی مرحوم آیت الله قاضی ، مرحوم علامه طباطبایی ، ارتباط صد درصدی با ایشان داشتند و هر چه می توانسنتند ، استفاده کردند . مرحوم علی محمد بروجردی که ایشان هم از شاگردان سلوکی آقای قاضی بودند ، فرمودند :« آقای قاضی گوهری بود که علامه طباطبایی ایشان را ربود و هرچه می توانست از ایشان استفاده کرد » مرحوم آقای شیخ علی اکبر مرندی هم که من نامه های ایشان را دارم ، می فرمودند : « هر چه می توانی از ایشان ، آقای طباطبایی استفاده کنید » . سپس فرمودند :« برخی آقایان یک چیز هایی در مورد عرفا و عرفان می گویند و مخالفت می کنند ، بگذارید بگویند . اینها خودشان ضرر می کنند و برای ما بهتر است . نمی آیند در این کارها . مگر خدا هر کسی را در این گونه چیز ها راه می دهد . منظورشان عرفان و سیر و سلوک بود . اینها نمی فهمند و نمی دانند »
کتاب سلوک و سعادت / صفحه ی 105-106