سبد خرید شما خالی است

پهلوان اکبر

کد محصول (447930)

(1)

کتاب" پهلوان اکبر" نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی نوجوان 17 ساله کربلای ایران شهید عزیز; اکبر چمنی

به قلم محمد عباسی

زمان باقی مانده
140,000 تومان
126,000 تومان

اطلاعات بیشتر

«اکبر» تنها یک نام نیست; هرچند که در این مصحف بر نوجوان شهید«اکبر چمنی»دلالت دارد. «اکبر» تعریفی کوتاه و شاید خلاصه ترین واژه ای بود که در ارتباط با شهدا بر ذهنم اطلاق گشت. سلام بر سیدالشهدا علیه السلام و بر اکبر دلاور و رشیدش و بر جمیع شهدا و ارواح مطهری که در آستان قدسی آقا اباعبدالله علیه السلام پر کشیدند.کتاب حاضر 17 امین جلد از مجموعه اوج بندگی است به خاطراتی از شهدا می پردازد. در انتهای کتاب وصیت نامه شهید و آلبوم عکس های شهید آورده شده است. در این کتاب از دوستان شهید شهید اکبر چمنی نیز یاد شده است.

کتاب در 3 فصل تنظیم شده است

فصل اول پیدایی  مادر محترم شهید خاطره های این فصل را که مربوط به دوران کودکی شهید است روایت می کند

فصل دوم شیدایی خاطراتی از دوران انقلاب و خاطرات کشتی گرفتن شهید چمنی و رفتن او به جبهه را روایت می کند.

فصل سوم اوج بندگی خاطرات دوستان از حالات شهید چمنی در جبهه است

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

دستنوشته ای از شهید اکبر چمنی

بسم الله الرحمن الرحیم

هر روز که روز حمله نزدیک می شد, چه در بستان و چه در شوش, دلهره ای سخت به دل من راه می افتاد; که خدای نکرده, خدای روی از من برگردانده و من در طی حمله نیتم غیرخدا شود; و تنها به خاطر ارضای هواهای نفسانی شیطانی ام جهاد کرده باشم! و بدون اینکه در این دانشگاه الهی فیضی برده باشم,... به شهرم برگردم و باز خدای نکرده نتوانم رسالتم که پیام خون شهدا می باشد را به گوش مردم برسانم.

آری ما در مکانی هستیم که در ان شرایط مساعد است برای ساخته شدن و کمال انسان. آری در جبهه است که ارزش های انسانی با زیباترین حالات در انسان شکل می گیرد; و انسان با شهادتش آن را بروز می دهد; ...

در روز حمله فتح... در این مکانی که ایستاده ایم از سه طرف در دید عراقی ها قرار داشته و عراقی ها نیز ما را زیر آتش خود قرار دادند. و وضع ما چند نفر طوری بود که هیچ سنگری نداشتیم و تیرهای دشمنان به جلوی پای ما می خورد و رد می شد. و یا از اطراف یا بالای سر ما رد می شد و می گذشت. اما وقتی به چهره برادران نظرمی انداختیم ترس را در چهره آنا ن نمی دیدیم; ولی پیروزی و عشق به الله تا بی نهایت! در این حال سینه یکی از برادران تیر خورد و زخمی شد و باز آن برادر به جای ا ینکه از درد ناله کند سوره قرآن می خواند و می خندید و ما را تشویق به مبارزه می کرد و من حسرت می خوردم به حال آن برادر که تیر خورده و باز با همان حال راضی به رضای خدا بود.

(کتاب پهلوان اکبر / صفحه 166 و 167 )

مشخصات

مشخصات محصول
شابک
978-600-8857-21-1
شناسه ملی
5092381
تعداد صفحات
408
موضوع
جنگ عراق علیه ایران / شهیدان / خاطرات
نویسنده
محمد عباسی
انتشارات
انتشارات شهید کاظمی
سایز
رقعی
نوع صحافی
صحافی با چسب گرم
زبان کتاب
زبان فارسی

دیدگاه ها (0)