سفر سرخ
سفر سرخ
کد محصول (447094)
کتاب سفرسرخ به قلم نصرالله محمود زاده داستانی روان از زندگی شهید حسین علم الهدی
اطلاعات بیشتر
نویسنده در مقدمه ی کتاب آورده است:
در دل رویداد های مهم هر تاریخ هر جامعه،نقش انسانهایی بر جسته می شود.که سرنوشت ساز بودند.شناخت این افراد بستری است برای ورود به نقاط عطف تاریخ آن جامعه.آشنایی اینجانب با شهید حسین علم الهدی در جبهه سوسنگرد و هویزه در اوایل حمله عراق به ایران فرصتی فراهم شد تا که ژرف نگری این جوان را کنجکاوانه دنبال کنم.مقاومت او در برابر تانک های سر مست عراقی در دشت هویزه نقطه ی عطف این آشنایی بود.هنگامی که در غروب 16 دی 1359 با جسد آغشته به خونش مواجه شدم،فهمیدم این جوان برگ ذرینی از تاریخ این دیار خواهد شد.
جنگ که تمام شد،در صدد پیدا کردن جوهر حسین بر آمدم.سرچشمه ی شناخت من چیزی نبود جز ناگفته های دوستانش.خانواده اش سنگ تمام گذاشتند.جای خالی صفحاتی از برگ ذرین مادرش حتی برای من سخت بود.مادر بهترین سند و سنگ صبور حسین بود و در واقع این اواخر برایش پدری می کرد.
توفیق ملاقاتی کوتاه با مقام معظم رهبری برای زنده کردن خاطرات دوران حضور حسین در مشهد و روز های اول جنگ سبب شد،ساختار کتاب را با ایشان در میان بگذارم.ایشان فرمودند:((با مباحثی که در این صورت در این کتاب آمده است موافقم و بیان این خاطرات به صورت داستان اشکالی ندارد،اگر بخواهید وقایع آن مقطع از تاریخ را بصورتی دقیق بنویسید،لازم است در وقتی مناسب حوادث مربوط به سال 1357-1356 مشهد را برایتان بیشتر توضیح بدهم.))
دلم قرص شد و کتاب سرانجام گرفت.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
از شهر امیدیه که خارج شدند،تا چشم کار میکیرد،بیابان بود.چادر های موقت ارتش برای استقرار نیرو ها در اطراف مراکز بهره برداری و تلمبه خانه ها به چشم می خورد.این چادر ها را پس از تهدید جدی اعتصاب کارکنان شرکت نفت که از یک ماه گذشته آغاز شده بود،برا پا کرده بودند.شاه اصرار داشت صادرات نفت ادامه یابد تا در سطح بین المللی وضعیت داخلی کشور را عادی جلوه دهد.استقرار نیروهای نظامی در نقاط مهم شهر نفت،زمانی آغاز شد که تعدادی دیگر از کارکنان شرکت طی اطلاعیه ای تصمیم به فراگیر کردن اعتصاب کردند.کارکنان خارجی-که اغلب آمریکایی بودند-از تعطیلات تابستانی برگشته بودند،اما هنوز ادامه ی فعالیت شرکت نفت مشخص نبود.حسین و یدالله از کنار تلمبه خانه ای بزرگ گذشتند.
فصل هفتم صفحه 119