تپه جاویدی و راز اشلو
کد محصول (448032)
کتاب "تپه جاویدی و راز اشلو"
گرداوری شده ی اکبر صحرایی
اطلاعات بیشتر
سعید عاکف(نویسنده خاک های نرم کوشک):
اگر کسی از من بپرسد معنوی ترین و تاثیرگزارترین کتابی که تا کنون درباره ی دفاع مقدس نوشته ای،چه کتابی است می گویم:رقص در دل آتش.
و اگر کسی از من بپرسد تاثیرگزارترین کتابی که تا کنون درباره ی دفاع مقدس خوانده ای چه کتابی است،می گویم:تپه جاویدی و راز اشلو.
جمله ای از شهید علی صیاد شیرازی موید این مطلب است؛او می گوید:در تمام دورانی که همراه رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس خدمت حضرت امام می رسیدم،فقط یکبار دیدم که امام رزمنده ای را در آغوش گرفت و پیشانی اش را بوسید،و آن کسی نبود جز شهید مرتضی جاویدی،یا همان اشلوی معروف.
کتاب حاضر مختصری است از زندگی و زمانه آن شهید بزرگوار که در سن بیست و هشت سالگی در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید.
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
مرتضی جدا از این که جان بچه های گردان برایش عزیز بود،در صورت شهید شدن آنها در معرکه جنگ،تعصب خاصی روی جنازه آن ها داشت و کسی را نمی بخشید که اگر می توانست جنازه شهیدی را عقب برگرداند و از این کار غفلت کند.بعد از عملیات کربلای 4 از خنده و شوخی افتاده بود.دیگر از جشن پتو و بازی کفن و دفن مرده خبری نبود!یادم می آید شب اول خدمت توی گردان وارد آسایشگاه که شدم،جا خوردم!چشمم خورد به مرده ای که وسط آسایشگاه دراز بود و بچه های گردان به خصوص مرتضی تو سر زنان عزاداری می کردند!متعجب و حیران خیره شده بودم به مراسم کفن و دفن مرده که با جدیت تمام انجام می گرفت.مثل زن هایی که عزیزی را از دست داده باشند،طوری ناخن توی صورت و موی می کشیدند و گریه و زاری می کردند که نگو و نپرس!به خصوص نقش مرتضی به عنوان صاحب عزا.
مراسم کفن و دفنی که بی اختیار من هم در آن سهیم شدم.
و تازه این جا بود که بچه ها به من خندیدند.
کتاب تپه جاویدی و راز اشلو/صفحه 482