لشکر خوبان
کد محصول (447192)
کتاب "لشکرخوبان"خاطرات مهدی قلی رضایی به کوشش معصومه سپهری
اطلاعات بیشتر
کتاب لشکر خوبان؛ خاطرات مهدی قلی رضای این خاطرات روایتی صریح و صادقانه از تلاش یک نوجوان تبریزی برای اعزام به جبهه و سپس.قصه ورودش به واحد اطلاعات لشکر 31 عاشورا و حضور در صحنه های شناسایی و عملیات هایی چون والفجر مقدماتی، بدر، والفجر 8، کربلای 4 و 5، بیت المقدس 2 و 3 و مرصاد بود.
این کتاب در فروردین سال 1392 توسط مقام معظم رهبری تجلیل گردید.
متن یادداشت تجلیل مقام معظم رهبریاز کتاب «لشکر خوبان»:
بسم الله الرحمن الرحیم
این یزد بخشی از آن تصویر عظیم و با شکوهی است که ما همواره آن را از دور دیده و تحسین کرده و بزرگ.شمرده ایم، بی آنکه از ریزه کاری ها و نقش های معجزآسای تشکیل دهنده آن و رنگ آمیزی بینظیر جزء جزء آن، به درستی خبر داشته باشیم. این کتاب شرح این ریزه کاریهای حیرت انگیز در بخشی از این تابلوی ماندگار و تاریخی است. آنچه درباره عملیات بدر و والفجر 8 و کربلای 5 و کربلای 4 و بیت المقدس 2 و 3 در این کتاب آمده از بخشهای برجسته تر آن است. همچنین مجاهدتها در کوه های غرب؛ در ماووت و گرده رش و قامتش دیگر آن بلندیهای سخت، و نیز آنچه به یگانها و دستجات اطلاعات و غواص مربوط می شود و نیز بخش های دیگری از آن در خور آن است که در شکل فیلم و رمان عرضه شود. (فروردین 92)
در قسمتی از متن کتاب می خوانیم:
ماه رمضان بود. از هر راهی که به ذهنمان می رسید وارد شدیم تا از مسوولان اجازه بگیریم،.اما این اجازه صادر نشد. برنامه های عزاداری رونق گرفته بود. دوشنبه ها دعای توسل به سینه زنی و عزاداری ختم می شد و پنج شنبه ها دعای کمیل داشتیم. همه نماز ها به جماعت ادا می شد و امام جماعتمان طلبه ای بود.به نام حسن نصیری. هر بحرینی هم یا هم دعای عهد می.خواندیم و تقریبا همیشه صحنه زیبای طلوع آفتاب خور را می دیدیم.(صفحه 406)