سبد خرید شما خالی است

فردی بودم مستضعف

فردی بودم مستضعف

کد محصول (447773)

(1)

کتاب" فردی بودم مستضعف" یادداشت ها نامه ها و خاطرات شهید عبدالعلی مرادی

زمان باقی مانده
3,200 تومان

اطلاعات بیشتر

کتاب فردی بودم مستضعف به کوشش انجمن فرهنگی هنری شهید بهروز محمدی در سه بخش خاطرات ,نامه ها و یادداشت ها و ضمیمه ها  تهیه شده است. در بخش خاطره 49 خاطره از دوران کودکی تولد و زندگینامه این شهید والامقام آورده شده است که راوی اولین خاطره مادر بزرگوار ایشان است. مجاهد فی سبیل الله شهید عبدالعلی مرادی در اردیبهشت سال 1343 در شهرستان ایذه متولد شد. درد یتیمی و غم نبود پدر روزگار سختی را برای او رقم زد. او به خاطر مشکلات مالی, نتوانست بیشتر از کلاس سوم راهنمایی درس بخواند. عبدالعلی با شروع جنگ به جبهه رفت.پس از سی و یک ماه حضور در جبهه های غرب و جنوب به عنوان راننده بولدوزر و لودر در 26 ام اسفند ماه 63 در عملیات بدر در جزیره مجنون به شهادت رسید.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

مجروح بود اما دوباره به جبهه برگشت. نباید می آمد. کمیسیون پزشکی تشخیص داده بود که باید برای معالجه به خارج از کشوربرود; چون ترکش کنار قلبش بود و به مرور به قلبش می رسید. گفته بودند شش ماه بیشتر زنده نیست. به او گفتیم: « برگرد عقب, ان شاء الله مداوا می شوی و دوباره به جبهه می آیی.» گفت:« اگر قرار است بمیرم, باید در جبهه بمیرم.»

من فردی بودم مستضعف که در دوران گذشته حتی نمی توانستم به مدرسه بروم. در نه سالگی پدر خود را از دست دادم. دو برادر دارم که یکی از آنها دو سال از من بزرگتر است و دیگری کوچک تر. بعد از اینکه پدرم را از دست دادم, با برادر بزرگترم مشورت کردم به او گفتم: « برادر! یا تو به مدرسه برو و من کار کنم یا من به مدرسه می روم و تو کار کن.» برادرم گفت: « فکر دیگری دارم.»

گفتم: « چه فکری؟ »

گفت: « ما که نصف روز بیشتر به مدرسه نمی رویم, نصف دیگر روز را کار می کنیم. » قبول کردم,ولی با ان قد کوچکی که داشتم هرکجا می رفتم کسی به من کار نمی داد, هر روز فقر و تنگدستی ما بیشتر می شد. تا اینکه انقلاب اسلامی پیروز شد و پس از مدتی, کمیته و سپاه پاسداران تشکیل شد. برادر بزرگم, علی, با شور و شوق فراوان به سپاه رفت و در انجا مشغول حفاظت از دین و قران شد.

جنگ که شروع شد, علی عازم جبهه شد. هرچقدر به مسولان اعزام نیرو التماس کردم که مرا به جبهه بفرستند قبول نمی کردند. می گفتند: « برادر بزرگتر در جبهه است و شما نمی توانی به جبهه بروی.»خلاصه نامه ای به علی نوشتم و جریان را به او گفتم. او هم در جواب گفت: « مدت کوتاهی از ماموریت من مانده است ,صبر کن تا بیایم و تو برو...

(کتاب فردی بودم مستضعف / صفحه 51 و 71 )

مشخصات

مشخصات محصول
نویسنده
انجمن فرهنگی ـ هنری شهید بهروز محمدی
انتشارات
نشر معارف
موضوع
سرگذشت نامه / جنگ عراق علیه ایران
شابک
9789645315465
سایز
پالتویی
نوع جلد
شومیز (معمولی)

دیدگاه ها (0)