بیا مشهد
کد محصول (448212)
کتاب «بیا مشهد» گردآوری شده توسط گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
اطلاعات بیشتر
سلام خداوند و بندگان شایسته اش به آنانکه جان خود را مشتاقانه به میدان دفاع از دین خدا و عزت استقلال میهن اسلامی بردند . عاشقانه هستی خود را نثار کردند تا هستی امت اسلامی، استقرار و قوام بگیرد، و از لذت ها و هوس های زندگی چشم پوشیدند، تا چشمشان به جمال محبوب ازلی روشن شود، و در راه شهادت گام نهادند تا راه خدا و راه سعادت خلق، همواره باز وبه روی مردم گشوده بماند.
- همه انسان ها می میرند ولی شهیدان این سرنوشت همگانی را به بهترین وجه سپری کردند، وقتی قرار است این جان برای انسان نماند چه بهتر در راه خدا این رفتن انجام بگیرد.
- از خدا می خواهم مبادا بعد از یک عمر زحمت ، مرگ ما در بستر بیماری باشد و در میدان شهادت ، مرگ در راه ارزشهاست ...
مقام معظم رهبری
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم :
دست نوشته ها
از شهید سیفی یک دفترچه خاطرات به یادگار مانده . به تایید دوستان شهید ، نثر نگارش او بعد از ماجرای شفا یافتن ، کاملا تغیر کرد. حتی خط او بسیار زیبا شد! آنچه در ادامه می خوانید ، قسمت هایی از این دفترچه است:
(فریاد در سوگ همدردی که ......)
خسته ام، تنهایم ، دل شکسته ام ، نمی توانم بنویسم ، نمی توانم نگاه کنم ، نمی توانم معنی بدهم ، دویدنم بی حاصل گشته ، یاری را از دست دادم، او اینک در زیر خروار ها خاک آرام و خاموش خفته است، او نیز دیگر نخواهد نوشت ، او نیز دیگر نخواهد توانست نصیحتم کند.
در مسافرتی بودم بی او ، گویا نبود . ولی همیشه در قلبم و چهره اش در مقابل چشم هایم نمایان بود.
آرزو می کردم هنگام برگشتن از بهترین خاطراتم برای او تعریف کنم، از همه چیز خسته شدم بجز سخنان دلچسب او، تصمیم گرفتم بیشتر اوقات را با او باشم. از نگاه هایش درسی بگیرم ، از سخنانش معنویت و غذای روح کسب کنم، با تمام این آرزو ها به ولایت برگشتم ، سراغش را گرفتم ، گفتند به چاه ها پناه برده،نتوانست آنچه در دل دارد در قالب کلمه بیرونش آورد، نامسلمانش خواندند، مسخره اش کردند.
کتاب «بیا مشهد» / صفحه ی 157