دخترم ناهید
کد محصول (448861)
کتاب"دخترم ناهید"به قلم حسین علی جعفری
اطلاعات بیشتر
"دخترم ناهید" روایت دختری کرد که در کنار رودخانه های جاری و در دامنه ی کوه های بلند کردستان،چنان ایستاد که تا امروز تاریخ،تنها اسطوره ها این چنین با دست هایی خالی و قلبی محکم،پای شرافت و ایمان خود پایدار مانده اند.
تقدیم به معصومیت و مظلومیت شهیده ناهید فاتحی کرجو
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
دو روز بود که ناهید کتک می خورد و فحش می شنید. بیست و چهار ساعت فقط یک کف دست نان خشک بیات به او دادند. دندان های اش درد می کرد. فک اش درد می کرد. گلوی اش خشک بود و می سوخت. یک جرعه آب به او نداده بودند. چطوری می توانست نان را گاز بزند، بجود و قورت بدهد ؟ معده اش می نالید. نان را گذاشت دهان اش و شروع کرد به مکیدن. کژال هی می آمد و می گفت:(( اعتراف کن و خلاص.)) گاهی با تشر می گفت و گاهی با ترحم و گاهی با تحکم. گاهی نازش را می کشید و گاهی نوک پوتین می زد به پک و پهلو اش. گاهی نصیحت می کرد و از راه و مرام خودشان می گفتکه زن آزاد است و برابر با مرد و کسی نمی تواند بهش زور بگوید. ناهید حرف هایش را بی جواب نمی گذاشت. از کرامت زن در اسلام می گفت؛ از مقام حضرت زهرا می گفت؛ از مقام مادر می گفت...