پدیدار شناسی بسیجی شهید
کد محصول (533419)
کتاب "پدیدار شناسی بسیجی شهید"به قلم سید جواد طاهایی
اطلاعات بیشتر
سید جواد طاهایی در کتاب «پدیدارشناسی بسیجی شهید» در پی تبیین و تقویت این تصور است که ایدهٔ بسیجی شهید، عامل تداوم حیات جمهوری اسلامی ایران است و با ضعف آن، دولت جمهوری اسلامی دچار خلاء معنا و سپس زوال میشود و بههرحال، هیچ عامل دیگری در حدّ اهمیت آن نیست؛ اینکه تصورِ جمعیِ جامعهٔ ایرانی از رزمندهای که درمسیر اتصالِ حقیقت آسمانی به واقعیت زمینی شهید شد، تقدیر آیندهٔ سیاست ایران و بنابراین، خودِ ایران را شکل میدهد.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
بسیجی نمونه و نامی برای آن دسته از ایرانیان است که به پیمان اولیه ی خود با «خود»بیشتر از دیگران پایبند مانده بودند.چرا پیمان با خود؟ زیرا امام خمینی (ره) و انقلاب تبلور بیرونی تجدید عهد خود زمانی یا مدرن فرد ایرانی با خود تاریخی وی بود؛ خودی که حاوی گونه ای وجدان معذب بود؛ خودی که اندوه حقیقت» (نک: فصل دوم )را با خود عمل می کرد و هیچ گاه آن را در طول 150 سال تاریخ مدرن خود فرو نهلیده بود. در حالی که به برکت انقلاب اسلامی ملت ایران توانست به خود جاری در تاریخ خود آگاهی بیابد، بسیجی اوج تبلور این نوع خودآگاهی یک اجتماع کهن بود. خودآگاهی تاریخی یا تجدید عهد فرد ایرانی با تاریخ مطلق گرایانه کشور خود موضوع یا محتوای انقلاب اسلامی است.
با انقلاب اسلامی، فرد ایرانی باز هم همچون همیشه تاریخ کهن اش خود را با خداوند طرف میدید؛ اما این بار با میزان بیشتری از حساسیت و آگاهی و با نظرگاهی معطوف به سیاست. این بار خداوند، موضوع آگاهی است آنچه ممکن است ما از بیرون آن را تجدید عهد بنامیم، فرد ایرانی خود آن را همچون پیمانی سیاسی از سر اختیار با خداوند می دانست.
امام خمینی ره صورت یا پدیداری برای قرارداد آزادانه فرد ایرانی و در اوج آن بسیجی با خداوند بود. بسیجی، موضوع قرار داد (معامله) با خداوند را تا اوج ممکن خود به پیش راند. امام برای بسیجی یادآورنده خداوند و اراده او بود امام خمینی ) همچنین برای بسیجی نشانه انتخاب آزادانه او برای جهیدن به دریای درد و مصیبت بود؛ دردی که از آن بیشتر خواهیم گفت.
بسیجی این انسان پس از انقلاب مدرن، حتی اگر خاستگاهی روستایی می داشت دارای فردیتی آزاد و انتخابگر بود. او در طول قرن ها از پدران خود مهارت های رهایی طلبی از امریه های حکومتی و راه های دولت گریزی را آموخته و درونی کرده بود و به علاوه ابعاد ملی دمکراتیک و مدرن انقلاب اسلامی نیز تا حدی تجربه آزادی (لیبرتی) را به او آموخته بود. او بارها در وصایای خود عباراتی از این دست را که این راه را با چشم باز انتخاب میکنم و کوکورانه نیست ....» را تکرار کرده است. بسیجی ها اصرار دارند که بگویند بسیج شده نیستند.
به هر حال بسیجی عملا نشان داد که لذت آزادی را به مصیبت و درد بندگی برای اجرای خواست خداوند فروخته است و امام برای او صورت زمینی این خواست خداوند بود امام خمینی (ره) به عنوان حقیقتی واسط در بین خدا و بسیجی به خوبی خود را در این شعار خود جوش مردمی نشان میدهد که خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار» در این شعار خمینی نشانه ای برای انقلاب جهانی مهدی (عج) و راهبری به سوی آن است. همین شعار و شعارهایی شبیه آن همچون «حزب الله هم الغالبون» یا «پیروز باد انقلاب جهانی اسلام» و غیره که گاه در پشت پیراهن - نبشته های بسیجیان درج می شد، مجموعا نشان می دهد که گونه ای نگرش جهانی در رزمنده اسلام وجود دارد .که محتوی امیدی برای ظهور یافتن عدل و داد و نظم عالی تر است. رزمنده اسلام خود را موجودی جهانی می داند و ما در ادامه بخش مستقلی را به همین جهان گرایی وی اختصاص می دهیم. اما علاوه بر گونه ای جهان گرایی بسیجی به مدد تصور ویژه خود از امام خمینی انه به موجودی فلسفی و اندیشنده یا دستکم دارای فلسفه ای شخصی نیز بدل می شود. زیرا او مجهز به تحلیلی از تاریخ اسلام و کشورش فلسفه ای از انقلاب و تفکراتی برای آینده است.
برگرفته از صفحات 40 تا 42 کتاب