دسته یک
کد محصول (449242)
کتاب "دسته یک" بازروایی خاطرات شب عملیات تحقیق و تدوین اصغر کاظمی
اطلاعات بیشتر
این کتاب که بنا برگفته نویسنده اش تحقیق، پژوهش و نگارش آن سه سال به طول انجامیده، سه بخش دارد و در شانزده فصل تدوین شده است.درهریک ازفصلها خاطرهای خواندنی و داستانی از زبان رزمندگان روایت میشود.
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
در شب حمله احساس عجیبی پیدا کردم: ترس و امید، مرگ و زندگی، خدا و شیطان. پیش از آنکه تن آدمی در آتش جنگ بسوزد، روح او در آتش صیقل داده می شود. خصلت آتش این است که پوسته را کنار میزند و ماهیت را آشکار میکند. آدمی با آتش می تواند خود را محک بزند و درون واقعی خود را ببیند.
تا نیمههای شب در آن خانه متروک در فاو بودیم. یکی از بچهها اتفاقی پتوی را پیدا کرد. هفت _هشت نفری در کنار هم پتو را روی پاهایمان کشیدیم. صدای کامیون آمد و دستور جاکن شدن. هر وقت می خواستیم سوار کامیون بشویم، یا من اول میرفتم بالا یا رضا انصاری. بعد برانکارد را می گرفتیم تا نفر بعدی بالا بیاید. چند دقیقه بعد، همه بچه ها سوار کامیون بودند و راه افتادیم. کامیون با چراغ خاموش یک ساعتی پیش رفت. وقتی ایستاد، پیاده شدیم. 10 کیلومتری با فاو فاصله گرفته بودیم. آتش انبوه مخازن بزرگ نفتی از دور به خوبی معلوم بود و موقعیت شهر را آشکار می کرد. جاده فاو_ ام القصر در غرب_ یا شمال غرب_ شهر فاو قرار داشت.
برگرفته از صفحه 236 کتاب