همنشین گل
همنشین گل
کد محصول (446983)
این کتاب حاوی خاطرات هشت سال و هفت ماه و پانزده روز از اسارت تا آزادی و دوران کودکی غلامرضا نوشادی و همنشینی او با شهید احمد حجتی و مرحوم علی اکبر ابوترابی می باشد.
اطلاعات بیشتر
گاهی برای سرم گرم کردن نگهبانان خصوصا هنگام اجرای برنامه ها،از اتاق های دیگر برای نگهبانی و خبر آمدن عراقی ها استفاده می کردیم. اگر ما برنامه داشتیم، اتاق روبرو سطل قرمزی در پنجره می گذاشت و به نشانه ی اینکه کسی نیست و وقتی عراقی ها نزدیک می شدند آن سطل را بر می داشتند و ما فرصت داشتیم وسایلمان را جمع کنیم.گاهی هم از روش دیگری استفاده می کردیم.برای اطمینان بیشتر و سرم گرم کردن سربازان عراقی یک نفر خودش را به مریضی می زد و ماهم داد می زدیم،حرس-حرس (نگهبان-نگهبان)مریض مریض...
وقتی نگهبان به طرف مان می آمد روی یک کاغذ می نوشتیم ده عدد قرص سرکاری! به او می دادیم تا از داروخانه برایمان بگیرد.سرباز هم وقتی می رفت و کاغذ را به داروخانه چی که از برادران آزاده بود می داد،سرش را گرم می کردند تا ما برنامه ها را با خیال راحت اجرا کنیم.